درسهای کشتی ایرانی به فوتبال

یااداشت: رسول لطفی سردبیر رسانه فکرت/ دکترای فرهنگ و ارتباطات
آستان بهارستان؛ هر ایرانی خاطراتی پرهیجان و پراسترس از ورزش ملی خود، کشتی، دارد؛ از بردهای غرورآفرین تا لحظات نفسگیر روی تشک. امسال هم کشتی جذابتر از سالهای قبل دوباره نگاهها را به خود جلب کرد. این موفقیتها ما را وادار میکند به پرسش جدی: چرا کشتی میتواند موفق شود و نسل جدید را تربیت کند، اما فوتبال ما همچنان داستانهای شکست و ناکامی دارد؟
نمونه تازه آن، باخت ۷ بر ۱ استقلال است؛ رویدادی که نه فقط یک شکست ورزشی، بلکه یک زنگ هشدار فرهنگی است. اگر بخواهیم صرفاً با نگاه تکنیکی و مدیریتی به این موضوع بنگریم، شاید نتوانیم دلیل عمیق تفاوت میان این دو ورزش را توضیح دهیم. اما یک بعد مهم کمتر بررسی شده وجود دارد.
معمولاً دریافت ما از اخلاق یک امر نمادین و تزیینی است و جدی گرفته نمیشود. این تلقی نادرست باعث میشود اهمیت واقعی اخلاق در تحول سیستمها نادیده گرفته شود. در واقع، بخش عمده دستورات اخلاقی ما تنها جنبه ارزشی ندارند؛ آنها آداب و قواعدی میسازند که توانایی تغییر محصول یک سیستم عریض و طویل را دارند.
کشتی ایرانی از دل سنت دیرینه جهانپهلوانی و جوانمردی ایرانی شکل گرفته است. این ورزش یک مدرسه اخلاقی است که ارزشهایی مثل شجاعت، احترام، و تلاش صادقانه را در خود جای داده است. این اخلاق پهلوانی به نوعی هژمون در ساختار و فرهنگ کشتی تبدیل شده است و به شدت بر رشد و تربیت نسلهای جدید تأثیر گذاشته است. قهرمانان کشتی نه صرفاً به خاطر مهارت فنی، بلکه به دلیل پایبندی به این اخلاق و ارزشها، فرهنگی را ساخته که توانسته سازمان و مدیریت متفاوتی را در عرصه ملی به نمایش بگذارد.
در مقابل، فوتبال ما سالهاست گرفتار مافیا، گردش مالی پیچیده و ناکارآمدی سیستمیک است. اما مشکل تنها مالی یا مدیریتی نیست؛ فوتبال در بسیاری موارد اخلاقمدارانه پیش نمیرود و حتی گاهی مبتذلترین شکل خود را نشان میدهد. زمانی که اخلاق غایب است، سیستم نیز توانمند و توسعهگرا عمل نمیکند، و نتیجه آن میشود شکستهای مکرر و ناکامیهای مداوم.
آنچه کشتی به ما یاد میدهد این است که اخلاق میتواند قدرت باشد. قدرتی که ساختار میسازد، نسل تربیت میکند، و فرهنگ را تعالی میبخشد. این قدرت همیشه فعال و زنده است، اگر احیا شود و به عنوان هسته اصلی هر سیستم ورزشی و اجتماعی قرار گیرد.بازنگری در جایگاه اخلاق، از ورزش گرفته تا مدیریت جامعه، یک ضرورت برای ایجاد قدرت پایدار و موفقیت واقعی است. کشتی ایرانی، با پیوند اخلاق و توانمندی، نمونه بارز این حقیقت است.