وقتی رسانه میجنگد؛ نبرد روایتها در جبهه مقاومت

نیره سادات محمدی
آستان بهارستان؛ در جهان امروز که رسانهها گاه حقیقت را فدای سیاست و سرمایه میکنند، مفهوم «فرهنگ مقاومت» بیش از هر زمان دیگری معنا یافته است. فرهنگی برخاسته از ایمان، عدالتخواهی و کرامت انسانی که در ایران نه یک شعار سیاسی، بلکه یک سبک زندگی تاریخی است.
این فرهنگ، میراثی زنده از عاشورا تا دفاع مقدس است؛ میراثی که امروز در گسترهای فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران، در قالب «جبهه مقاومت» ادامه یافته است.
ایران و ریشههای فرهنگ مقاومت
فرهنگ مقاومت در ایران، ریشه در اعتقادات مردمان این سرزمین دارد آن ها همواره در برابر سلطه و ظلم ایستاده اند.
در دوران دفاع مقدس، این فرهنگ به اوج خود رسید؛ مردمی که در برابر تهاجم دشمن، نهتنها از خاک، بلکه از ایمان و استقلال خود دفاع کردند.
همین تجربه تاریخی، بنیان فکری و اخلاقی حمایت ایران از جبهه مقاومت در منطقه را شکل داده است.
امروز نیز همان روحیه در سیاست، فرهنگ، و رسانههای ایرانی ادامه دارد. ایران باور دارد که امنیت، توسعه و آزادی، زمانی پایدار خواهد بود که منطقه از سلطهجویی بیگانگان رها شود. از این رو، پشتیبانی از ملتهای مظلوم منطقه، نه دخالت، بلکه نوعی مسئولیت تاریخی و انسانی تلقی میشود.
جبهه مقاومت؛ ائتلافی از فرهنگها و ملتها
جبهه مقاومت تنها یک محور سیاسی یا نظامی نیست. این جبهه، شبکهای از ملتها و جریانهایی است که با الهام از فرهنگ ایستادگی، در برابر اشغال، تروریسم و تحریم ایستادهاند. از فلسطین و لبنان گرفته تا سوریه و یمن، ملتهایی برخاستهاند که عدالت را فریاد میزنند و استقلال میخواهند.
ایران در این میان نقش «پشتیبان فرهنگی» دارد؛ یعنی علاوه بر کمکهای دفاعی و انساندوستانه، در حوزههای فکری، رسانهای و اجتماعی نیز تلاش کرده است که این روحیه را زنده نگه دارد. رسانههای مستقل منطقه، فیلمها و مستندهای مقاومت، و حتی تولیدات ادبی و هنری، بازتاب همین پیوند فرهنگی میان ملتهاست.
مقاومت در میدان علم، رسانه و فناوری
مقاومت در ایران تنها در جبهههای نظامی خلاصه نمیشود. تحریمهای گستردهای که علیه ملت ایران اعمال شد، خود به مدرسهای بزرگ برای خلاقیت و خودکفایی تبدیل گردید. پیشرفتهای چشمگیر ایران در حوزههایی مانند فناوری نانو، انرژی هستهای، صنایع دفاعی و پزشکی، ثمره همان فرهنگ مقاومت است؛ فرهنگی که میگوید «میتوان ایستاد و ساخت، حتی در سختترین شرایط».
در رسانه نیز این روحیه آشکار است. خبرنگاران و مستندسازان ایرانی، در خط مقدم جنگ روایتها قرار دارند. در برابر امپراتوری رسانهای غرب که روایت مقاومت را تحریف میکند، رسانههای ایرانی روایت واقعی را به جهان مخابره میکنند. در حقیقت، قلم و دوربین نیز امروز بخشی از سنگر مقاومتاند.
ایران؛ صدای عدالت در جهان بیعدالت
جمهوری اسلامی ایران از آغاز شکلگیری، شعار «نه شرقی، نه غربی» را سرلوحه خود قرار داد. این شعار، بیانگر همان استقلال فکری و سیاسی است که امروز در قالب «فرهنگ مقاومت» ادامه دارد. ایران با تکیه بر ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی خود، از ملتهایی حمایت میکند که قربانی بیعدالتیهای جهانیاند.
این حمایت، نه برای نفوذ یا قدرتطلبی، بلکه بر پایه اصول انسانی است. فرهنگ مقاومت در نگاه ایران یعنی دفاع از حق، چه در غزه باشد، چه در صنعا، چه در قدس و چه در هر نقطهای از جهان که صدای مظلومیت بلند است.
ایران با این رویکرد، در برابر سیاست دوگانه قدرتهای جهانی ایستاده و روایت دیگری از عدالت را به جهانیان ارائه کرده است.
رسالت رسانه و خبرنگار در گفتمان مقاومت
در این مسیر، نقش خبرنگاران و اصحاب رسانه نقشی حیاتی است. اگر جنگ امروز «جنگ روایتها»ست، خبرنگار ایرانی باید راوی حقیقت باشد؛ حقیقتی که زیر آوار تحریف رسانههای جهانی پنهان شده است. هر گزارش، هر عکس و هر یادداشت میتواند سنگری از مقاومت باشد، اگر با آگاهی، انصاف و مسئولیت نگاشته شود.
خبرنگار ایرانی در جبهه مقاومت نه صرفاً یک ناظر، بلکه یک شاهد و راوی است؛ راوی دردها، امیدها و ایمان مردمانی که برای کرامت خود ایستادهاند.
این رسالت، همانقدر فرهنگی است که رسانهای؛ و در واقع بخشی از مسئولیت تاریخی ما در حفظ و گسترش فرهنگ مقاومت است.
فرهنگ مقاومت، تداوم همان روح عاشورایی است که قرنها الهامبخش ملت ایران بوده است. فرهنگی که به ما آموخت در برابر زور، باید ایستاد؛ و در برابر تحریم، باید ساخت.
امروز، ایران با تکیه بر همین فرهنگ، نهتنها خود را از طوفان بحرانها عبور داده، بلکه پرچمدار امید در منطقهای است که سالها طعم جنگ و استعمار را چشیده است.