نظام علمی به نهادی مطالبهگر خنثی تبدیل شده است
روح الله ایزدخواه در نشست قانون گذاری آینده نگر گفت: ما امروز با یک مشکل اساسی روبهرو هستیم و آن این است که تغییر ساختارها و بسترها را نمیپذیریم. نمیخواهیم قوانین قدیمی—مثلاً قانون ۱۳۵۰ یا حتی ۱۳۱۰—را بازنگری کنیم، امّا در عین حال انتظار داریم «جهش» کنیم، «میانبُر» بزنیم و مسیر پیشرفت را کوتاه کنیم. با این بسترهای فرسوده، با این سازوکارهای ناکارآمد، با این سازمانزدگی عمیق در حاکمیت و این بروکراسی پیچدرپیچ و قفلشده، چگونه میخواهیم تحول ایجاد کنیم؟ شدنی نیست؛ چون تغییرات بنیادی امروز در حکمرانی، هیچ پشتیبانی نمیشود.
وی افزود: نه در فضای سیاستگذاری چنین پشتیبانی وجود دارد؛ نه در مجلس، نه در دولت و نه حتی در ساختارهای حاکمیتی. و عجیبتر از آن، اینکه در فضای علمی نیز دیگر پشتوانهای برای تحول وجود ندارد. در حالی که ذات تحول باید از علم آغاز شود؛ افقگشایی، آیندهنگری و نوآوری ابتدا باید از محیطهای علمی و فکری بجوشد و سپس به سیاستگذاری سرریز کند. امّا اکنون فضای علمی ما خسته، فرسوده، بیافق و بیایده شده است.
نماینده تهران در مجلس افزود: وقتی دانشکده اقتصاد هنوز در تئوریهای ۲۷۰ سال پیش متوقف مانده، چگونه میتواند برای این کشور اقتصاد بسازد؟ وقتی با تعصب از نظریههایی دفاع میکند که غرب خود سالهاست از آنها عبور کرده—اگر نگوییم هیچگاه در عمل به آنها پایبند نبوده—چطور از دل آن میتوان مدیرانی تربیت کرد که تحولآفرین باشند و برای کشور، پیشرفت و عدالت بسازند؟
وی افزود: این گونه نظام علمی به جای محرک تحول، به نهادی مطالبهگرِ خنثی و نقزن تبدیل میشود؛ یا در نهایت، به کارخانهای برای تولید مدرک. و این همان فضایی است که در آن افول کردهایم.
ایژدخواه خاطر نشان کرد: در دهه ۸۰، امید تازهای شکل گرفت. انبوه اندیشکدهها در دانشگاه، حوزه و فضای عمومی رشد میکرد. کتابهای متعددی در حوزهٔ آیندهنگاری و آیندهپژوهی منتشر میشد. جریان فکریِ آیندهپژوهی آرامآرام به سیاستگذاری راه پیدا میکرد. حتی «مؤسسه آیندهنگاری» زیرمجموعهٔ سازمان برنامه راهاندازی شد. امّا امروز، آن مسیر امیدبخش دچار گسست شده است.
وی گفت: آسیبشناسی وضعیت موجود بسیار جدی است و ما در حال از دست دادن فرصتهای تاریخی هستیم.
نماینده تهران افزود: در مورد مجلس نیز ما با یک نقص ساختاری و سازوکاری جدی مواجهایم؛ نقصی که از اساس بر فرآیند شکلگیری قوانین—چه طرح و چه لایحه—سایه انداخته است، معمولاً بدون اینکه پیشنیازها را بشناسیم، سراغ اقدام میرویم.
وی گفت: هر کاری یک «قبلی» دارد؛ یک مقدمه ضروری که اگر نباشد، بقیهٔ اقدامات بیاثر میشود. آن مقدمهٔ گمشده چیست؟ معماری آینده. ما هنوز نمیدانیم «وضع مطلوب» دقیقاً چه شکلی است. آیندهٔ مطلوبی که میخواهیم بسازیم چیست؟ چه مختصاتی دارد؟ کدام بنیانها باید آن را پشتیبانی کند؟
وی تصریح کرد: با وجود این ناآگاهی، شتابزده قانون میگذاریم، مقررات تصویب میکنیم، سیاست مینویسیم؛ اما نمیدانیم این قوانین و سیاستها قرار است با کدام آینده هماهنگ شوند. این یعنی حرکت در تاریکی.
وی ادامه داد: در سطح ساختار دولت، آیا همچنان باید با ۱۹ وزارتخانه پیش برویم؟ وزارتخانههایی که بعضی موازی هم هستند و برخی اصلاً فلسفهٔ وجودیشان از ابتدا روشن نبوده. با چنین ساختاری چطور میتوان حرکت کرد؟ اینها سؤالهایی است که قبل از هر تحول باید پاسخ داده شود.
ایزدخواه ادامه داد: شما یک قانون خوب مینویسید، یک سازوکار نظارتی هم طراحی میکنید، ساختار اجرایی و بودجه هم برایش میگذارید، ولی کار انجام نمیشود. چرا؟ چون ساختار اقتدار ندارد؛ کسی پاسخگوی این اقتدار ازدسترفته نیست، در چنین شرایطی، هرچقدر هم «قانون بنویسیم»، «ساختار جدید بسازیم»، «شورای عالی تشکیل دهیم»، باز مشکلی حل نمیشود؛ چون مسئله جای دیگری است.
وی گفت: امروز حتی یک نظام شبهدیکتاتوری، از ما اقتدار اجرایی بیشتری دارد. سازمانهایش کوچکتر است، تصمیمگیری در آن سادهتر است، و فرآیند اقدام کوتاهتر. اما در نظام ما، با این حجم از تداخلها، تعددها، شوراها، ساختارهای موازی و تفکیکهای بیهدف، اقتدار گم شده است.
ایزدخواه با بیان اینکه شوراهای آنها یکصدم ماست؛ مجلس هم ندارند، اما اقتدار اجرایی دارند گفت: اقتدارشان هم لزوماً با ترس، رعب، وحشت و بگیروببند به دست نیامده؛ اقتدار دارند چون حرفی را که میزنند، اجرا میکنند.
وی ادامه داد: ما اینهمه قانون خوب داریم، اما چرا اجرا نمیشود؟ آیا چون همه فاسدند؟ نه، این تصوّر غلط است. آیا چون همه مدیران و مسئولان ناتواناند؟ این هم درست نیست. پس مشکل کجاست؟ در مورد آلودگی هوا کم قانون داریم؟ کم سازوکار، بودجه، صندوق و انواع ابزار طراحی کردهایم؟ شما امروز به پکن یا مسکو میروید؛ شهرهایی که ۱۵ سال پیش نمیشد در هوایشان نفس کشید، اما امروز هوایشان از روستا هم پاکتر است. چرا؟ آیا آنها بیشتر از ما قانون نوشتند؟ بیشتر از ما سازمان ساختند؟ بیشتر از ما بودجه گذاشتند؟ نه؛ اقتدار اجرا داشتند. وقتی منع تردد خودروی فرسوده میگفتند، انجام میشد.
این نماینده مجلس ادامه داد: ما قانون داریم اما اجرا نمیشود. خودروی ۴۵ ساله همچنان در خیابانهای تهران تردد میکند. صندوق داریم، پول داریم، منابع و سازوکار و مشوق هم داریم، اما اجرا نداریم.
ایزدخواه گفت: اگر مجلس قرار است برای نظام ریلگذاری کند—طبق فرمایش حضرت آقا—باید بداند ریلگذاری با حرکت قطار متفاوت است قطار ممکن است چپ کند، چرخش خراب شود؛ اما ریل را یکبار میگذارند، نه صد بار. و همان یکبار باید با اینهمه مطالعه، تحقیق، آیندهپژوهی، ارزیابی گذشته، سنجش سیاستها، پیشبینی آینده، مدلسازی چندعاملی، تئوری بازی و… همراه باشد تا اشتباه رخ ندهد. بعد از آن، قانون را تصویب میکنند.
وی تاکید کرد: ما این مرحله پیشینی را نداریم؛ در مجلس فاقد آن هستیم. اندیشکدهها اگر هم دارند، زبانشان زبان قانونگذاری و مجلس نیست و در تعامل با نمایندگان دچار شکست میشوند.
وی گفت: فضای رسانهای هم مزید بر علت است؛ نماینده را وارد شتابزدگی و رفتار پوپولیستی میکند. نتیجه این میشود که ما قانون پشت قانون میگذاریم بدون اینکه برگردیم و گذشته را ارزیابی کنیم.



