نیمه شعبان و آزمون ناموفق مدیران شهری/مسئولان ۱۵ کلان شهر نتوانستند آبروی قم را حفظ کنند+تصاویر
خبرنگار و عکاس : فاطمه سادات محمدی
آستان بهارستان؛ نیمه شعبان بزرگترین جشن مردمی ایران اسلامی است که در یک مکان برگزار می شود؛ جشنی که بیشتر مردم قم و حتی شهرهای دیگر را پای کار امام زمانشان می آورد اما خدمت رسانی دراین روز آنگونه که باید مطلوب نیست.
به گزارش خبرنگار آستان بهارستان؛ نیمه شعبان بزرگترین جشن مردمی ایران اسلامی است که مردم در آن در یک جا جمع می شوند؛ جشنی که بیشتر مردم قم و حتی شهرها و ملیت های دیگر را پای کار امام زمان شان می آورد.
از سویی دیگر نیمه شعبان به عنوان یک رویداد ملی، آزمونی بزرگ برای به نمایش درآمدن میزان توانایی مدیران شهری استان قم است.
امسال هم با وجود اینکه شهرداری های ۱۵ کلان شهر کشور بسیج شدند و به یاری قمی ها آمدند اما مانند سال های دیگر شیرینی این روز بزرگ را به کام مردم تلخ شد.
چند روز پیش از رسیدن به نیمه شعبان مدیران استانی از مردم خواستند که با وسایل شخصی به جمکران تردد نکنند زیرا وسایل حمل و نقل عمومی برای آنان مهیا است.
اما از ظهر نیمه شعبان اتوبوس ها با ظرفیت بیش از حد استاندارد مردم را به مسجد می رساندند و تاکسی ها هزینه هایی سه تا چهار برابر روزهای عادی از مردم دریافت می کردند و در ساعات پایانی روز دیگر همین ظرفیت هم پاسخگوی سیل جمعیت نبود به نحوی که بدون اغراق شاید یک دهم مردم توانستند از وسایل حمل و نقل عمومی بهره مند شوند و پیر و جوان بچه به بغل و عصا زنان بقیه مسیر چند کیلومتری بلوار پیامبر اعظم(ص) را پیاده طی می کردند که صدای نارضایتی آنان بلند بود.
تاکسی های اینترنتی هم مسافران را پذیرش نمی کردند زیرا می توانستند افراد را با هر قیمتی که می خواهند به مقصد برسانند و نیاز نبود درخواست های مسافران را بپذیرند.
مردم ناامید از پیدا کردن وسیله حمل و نقل، وقتی سنگ شان از همه درهای مسجد جمکران برای پیدا کردن وسیله حمل و نقل به سنگ می خورد روانه مسجد می شدند تا جایی را برای استراحت پیدا کنند و شب را به سر برسانند و بتوانند صبح وسیله ای را بیابند.
اما شبستان امام حسن عسگری(ع) جای سوزن انداختن نداشت یک شبستان دیگر هم برای اسکان اختصاص داده بودند که چند خدام اجازه ورود نمی دادند و می گفتند ظرفیت تکمیل است.
فرش ها و موکت های زیرانداز شبستان مسجد به دلیل سرما روانداز مردم شده بود؛ هرچه داشتند به خود پیچیده بودند؛ نه راه رفت بود و نه جایی برای ماندن.
درهر گوشه ای چند نفر با خدام در حال بحث بودند که ما باید چیکار کنیم؟، آنان هم می گفتند ما کاره ای نیستیم.
طبقه بالا و زیرزمین مسجد هم مملو از جمعیت خسته ای بود که تنگاتنگ هم درحال استراحت بودند؛ خلاصه اینکه ظرفیت تکمیل بود.
هر کس وارد می شد برای پیدا کردن جایی برای استراحت ناخواسته باید انگشتان دست و پای چند نفر را از زیر پا می گذراند؛ ساعت سه بامداد بود که یک خانم بلند شد و با صدای بلند شروع به مولودی خوانی کرد و یک عده هم با سوت و کف و هل کشیدن همه مردم و بچه ها را از خواب بلند کردند به نحوی که صدا تا مسجد طبقه بالا به گوش می رسید؛ کسی خواب آرام نداشت.
برخی از مردم به اتاق مشاوره مسجد جمکران پناه برده بودند اما خدام می گفتند نباید در این مکان بنشینید اما زائران خسته گوش شنوا نداشتند و چند دقیقه یک بار یک نفر بلند صدا می زد شماره ۱۰۰ مشاوره و همه از خواب بلند می شدند تا نوبت به نفر بعد می رسید و این روند تا صبح ادامه داشت.
برخی روی سنگ ریزه ها خارج از مسجد خوابیده بودند و برخی در سرمای نیمه شب به خود پتو پیچیده و کنار جاده در حال استراحت بودند.
در صورتی که مسئولان مسجد جمکران می توانستند فضای بیشتری را در این مدت برای اسکان زائران و مسافران فراهم نمایند.
سردرگمی زائران و مسافران در نبود خدمات رسانی مطلوب در بلوار پیامبر اعظم(ص) موج می زد در ستاد تسهیلات زائر و شهرداری و اتوبوس رانی هم مسئولی برای پاسخگویی به این وضعیت وجود نداشت.
اتوبوس های خالی کنار میدان سلام توقف کرده و کسی را سوار نمی کردند و می گفتند راه بسته است؛ وقتی هم اتوبوسی می آمد سیل جمعیت هجوم می آوردند و افراد ناتوان و بانوان کمتر موفق به سوار شدن می شدند.
حتی خودروی اورژانس هر چقدر آژیر می کشد نمی تواند از میان سیل جمعیت بگذرد.
با وجود برپایی ۳۱۳ غرفه، اقدامات فرهنگی نسبت به چند سال پیش کمتر بود زیرا چند سال در قم جشنواره و نمایشگاه طلیعه ظهور برپا می شد و بهخصوص سال ۸۸ که سه جشنواره آینده روشن، آخرین منجی و طلیعه ظهور همزمان در شبستان نجمه خاتون در جوار حرم حضرت معصومه(س) برگزار شد و از شور و حال مهدوی خاصی برخوردار بود.
فرهنگ، هنر و معنویت در هم آمیخته بود و نقش بسزایی در ساخت و بازسازی افکار مهدوی مردم داشت.
نمایشگاه پرباری که تنها یک هزار و۲۰ تابلو خوشنویسی، نقاشی خط، تذهیب و پوستر درآن به نمایش گذاشته شده بود و با زبان هنر که رساترین زبان است مفاهیم را به مردم منتقل می کرد.
جوانان ساعت ها در آن نمایشگاه با متخصصان رشته مهدویت در محیطی سالم و پر محتوا وقت می گذراندند.
همچنین دستاوردهای زندانیان و هنرمندان صنایع دستی قم به معرض دید و فروش می رسید و زائران و مسافران هم لذت تماشای آثار هنری را می بردند و هم در صورت تمایل خرید و سوغات خود را تهیه می کردند اما نشانی از سازمان زندان ها و صنایع دستی و میراث فرهنگی قم در این غرفه ها به چشم نمی خورد.
مردم سنگ تمام گذاشته هر چه در توان داشتند را برای هدیه و خدمت به مردم آورده بودند اما مسئولان نتوانستند خدمت رسانی مطلوبی را داشته باشند و خاطره خوبی را از قم در ذهن زائران بر جای بگذارند.