رشد اقتصادی یک درصد ایران در سند چشمانداز هشت درصد لحاظ شده است
آستان بهارستان؛ عبدالناصر درخشان نماینده ایرانشهر و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در انتقاد به تدوین برنامههای توسعهای کشور با کیان آنلاین گفتگو کرده که در ادامه میتوانید مهمترین بخشهای این مصاحبه را بخوانید:
* الان که به برنامه هفتم توسعه کشور بعد از مصوبات کمیسیون تلفیق نگاه میکنم و نوع فرآیند رسیدگی به برنامه را میبینم، میگویم اگر اساساً برنامههای چهارم، پنجم و ششم هم تدوین نمیشد، حدود ۳۰ درصدی که گفتند برنامهها تحقق پیدا کرده، خودکار صورت میگرفت و چه بسا بیشتر و بهتر هم نتیجه میگرفتیم. مثلاً مسیر کشور در برنامه ششم توسعه به سمت و سویی در حال حرکت است و بعد شروع به تدوین برنامهای به نام هفتم میکنیم و متاسفانه هر موضوعی که در برنامه ششم بوده را کمتر در دل برنامه هفتم میبینیم. پس حتماً یا برنامههای قبلی اشکالات زیادی داشته که ما به چشماندازهایی که برای کشور تعریف کرده بودیم، نرسیدیم یا موانعی وجود دارد که جلوی رسیدن به اهداف را گرفته است.
* باید ابتدا علتهای نرسیدن به اهداف را پیدا کنیم. دلیلهای عدمدستیابی به سند چشمانداز و اهداف برنامههای گذشته چه بوده است؟ چه بسا موانعی است که همچنان هم داریم. مثلاً رشد اقتصادی ما یک درصد بوده و سند چشمانداز آن را هشت درصد لحاظ کردهاند، خب دولت بیاید و بگوید چرا به این نقطه رسیدیم. بالاخره دولت با داشتن بدنه کارشناسی، نگاه کارشناسانهتری توام با تجربه دارد.
* دولت میگوید میخواهیم در برنامه هفتم توسعه در حوزه علم و فناوری و تکنولوژی به فلان جایگاه برسیم. پس در این فرآیند و مسیر حرکت، پستی و بلندی و چالشهایی وجود دارد که دولت باید خودش را با آنها مطابقت بدهد. مثلاً در محیط زیست، صادرات و واردات و… باید فلان کارها را انجام بدهیم تا موفقیت حاصل شود. از اینرو باید سیستمی باشد که موانع را پیش از تدوین برنامه شناسایی کند.
* ما در مجلس با درست کردن تبصرهها و مادهها کارها را قفل میکنیم و به دولت میگوییم که اگر قرار است به اینجا برسی باید از این راه و طریقی که میگوییم بروی. پس در این مسیر، هم مجلس مقصر است و هم دولت. نباید کارهای یکدیگر را قفل کنند و به جایش باید همافزایی داشته باشند. البته عمدی در کار نیست، بلکه نمایندگان با نگاه کارشناسی خودشان پیشنهادهایی میدهند.
* معتقدم حتماً نیازی نیست که نمایندگان پیشنهادهای آنچنانی بدهند و باید به صورت محدود در جاهایی که نقض هست، پیشنهادهایشان را ارائه دهند. باید بیاییم روند توسعه و پیشرفت دنیا را بررسی کنیم. آیا آنها هر چند سال، یک برنامه تعریف میکنند؟ ما به جای اینکه فضا و ابتکار عمل را برای سیاستگذاران باز بگذاریم، محدودشان میکنیم.
* وقتی میخواهیم برنامهای تحت عنوان برنامه هفتم توسعه کشور بنویسیم، با وجود موانعی که قبلاً بوده و فکر میکنیم هنوز هم هست، باید برای خودمان چشمانداز تعیین کنیم. ایراد کار همین است که به موضوعات، جز به جز میپردازیم. به نظر من باید یک نقشه راه کلی باشد، چون هم مشکلات را میدانیم و در بودجه سالیانه آمده است و هم قانون داریم. قرار نیست در هر برنامه توسعهای کشور، باز دوباره مشکلات را به ریز مطرح کنیم، باید نقشه راه علمی داشت. به طور مثال مگر ما درباره ارزشهای زیست محیطی قانون نداریم؟ چرا خودمان را معطل و موضوعاتی را در کشور عنوان میکنیم که دست و بال مسئولان اجراکننده بسته شود؟ یا مثلاً رشد هشت درصدی اقتصاد کی میسر میشود؟ این موضوع اتفاق نمیافتد تا زمانی که تمام مکانیزمها و مولفههای اقتصاد فراهم باشد. از اینرو روند دولت و مجلس در حوزه بودجه از گذشته تا امروز برای من قابل هضم نیست.
* باید روش را عوض کنیم و یک مسیر جدید در پیش بگیریم. همینها باعث شده که برنامههای کشور به سرانجام نرسد. حدود ۲۰ سال پیش مسئولان وقت سند چشمانداز نوشتند و گفتند قرار است قدرت اول منطقه بشویم، در حالی که اینطور نشده است، پس باید راهحلهای بهتری پیدا کنیم، چون این مسیر نتوانست موفقیت قابل ملاحظهای را حاصل کند. به نظرم، میتوانیم از تجربه توسعه کشورهای همتراز و همحوزه با نگاه بومی خودمان استفاده کنیم.