آبدارچیِ موشکها / خواهر شهید معارفوند در گفت وگو با ما: جان خود و فرزندانم را به اسلام و رهبرم هدیه میکنم

فاطمه سادات محمدی
آستان بهارستان؛ عارف(محمد جواد) معارفوند، رزمندهی ۴۰سالهای که در جنگ تحمیلی ۱۲روزهی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، سالها پیش برای خودش یک نقشه راه کشیده بود تا همهٔ کارها را چنان انجام دهد که پایانی همراه با شهادت داشته باشد. به سراغ زهره معارفوند رفتیم تا زندگی و منشِ شهید عارف معارفوند را در روایتِ خواهر جستجو کنیم.
زندگی سراپا خیر؛ از هندوانههای خنک تا جمعآوری بازیافت برای پیرمرد محله
خواهر شهید در گفت وگو با خبرنگار ما اظهارداشت: برادرم از کوچکترین کار خیر مادی و معنوی دریغ نداشت. نوجوانان را به نماز، مسجد و فعالیتهای بسیجی تشویق میکرد. برای رفع مشکلات آشنا و غریبه پیشقدم بود.
یکی از روزها که به خانهاش رفتم، دیدم مقدار زیادی طالبی و هندوانه گرفته و در یخچال گذاشته تا خنک شود. پرسیدم چرا اینهمه خریدهای؟ گفت: «سربازان در بیابان گرم خدمت میکنند، اینها را برایشان میبرم.» وسایل جوجهکباب هم آماده میکرد و خودش برایشان درست میکرد.
جنگ ۱۲روزه آرزوی برادرم را محقق کرد
همیشه آرزوی شهادت داشت. ما میگفتیم: انشاءالله تا سالمندی خدمت کنی، بعد شهید شوی. برای مادربزرگمان نان میخرید یا هر کار کوچکی انجام میداد و میگفت: «برای من دعا کن که شهید شوم.» حالا مادربزرگمان خیلی گریه میکند و میگوید: «به آرزویش رسید.» ما از فیض شهادتی که نصیبش شد خوشحالیم. ناراحتی ما به این دلیل است که زود از دستش دادیم.
انشاءالله هر لحظه مقامش بالاتر و جایگاهش متعالی شود. برای پیروزی اسلام و سلامتی همه برادران رزمنده، پاسدار و ارتشی دعا میکنیم؛ تا کشورمان در سایه رهبر عزیزمان با آسایش و آرامش مسیر پیشرفت را طی کند.
لحظههای تربیت اجتماعی: فشفشههای ۲۲ بهمن، صندوق رأی و جذب دلهای متفاوت
برادرم پیرو پروپاقرص ولایت بود. روز ۲۲ بهمن برای بچهها فشفشه و تنقلات میخرید، جشن پیروزی انقلاب را برگزار میکرد. زمان انتخابات همه را به حضور تشویق میکرد. میگفت: «مملکت ما، مملکت امام زمان است. وقتی رهبرمان امر میکند، باید تا پای جان اطاعت کنیم.»
خیلی از مفاهیمی که بچههای ما آموختهاند، از راهنماییهای ایشان بود. برای شهادت شهید رئیسی بسیار ناراحت شده بود و مدام دستاوردهای دولت ایشان را یادآوری میکرد.
وصیتِ راهبردی: «جذب کنید، دفع نکنید»
عارف همیشه میگفت: «اصل بر وحدت است.» خیلی تأکید میکرد که حتی افراد کمحجاب یا با اعتقادات متفاوت را جذب کنیم، نه دفع. در فامیل دور ما، افراد کمحجابی بودند؛ آنها را برای مراسم مولودی دعوت میکرد. میگفت: «امشب مولودی داریم، اگر شما نیایید نمیشود». مراسم را آنقدر زیبا و جذاب برگزار میکرد که بعد خودشان تماس میگرفتند و میپرسیدند: «مراسم مولودی یا روضه ندارید؟»
با خوشاخلاقی و شوخیهای محترمانه، افراد را به اسلام جذب میکرد. در مراسمهای مختلف با همه میجوشید. حالا همه -خودی و غریبه- ناراحت هستند.
قصههایی که بعد از شهادت کشف شد
ایشان فعالیت موشکی داشت، اما هر وقت میپرسیدند شغلت چیست؟ میگفت: «آبدارچی هستم».
افراد مختلفی که برای مراسم یادبود آمده بودند، از رفتارهای نیک او خاطره داشتند. یک پیرمرد در محلهمان ضایعات جمع میکرد. به او گفته بود: «حاجی، آدرس خانهات را بده. ما چند خانوادهایم؛ بازیافتها را برایت میآورم، شما دیگر کار نکن.» از ما و فامیل خواسته بود بازیافت را جدا کنیم. هفتهای یکبار خودش میآمد جمعآوری میکرد. به بچهها هم سفارش کرده بود در این کار همکاری کنند.
ماشینش را پر میکرد و میبرد. یک بار یکی از اقوام به او گفت: «این کار را نکن، برایت خوب نیست.» اما او برای کمک به خلق خدا انجام میداد. خانواده همان پیرمرد که در مراسم حضور داشتند، میگفتند: «چقدر خیرش به ما میرسید، نذری میآورد، کارهایمان را انجام میداد.»
یک نفر دیگر در مراسم به برادرم گفته بود: «برادرت خیلی مرد بود. یک روز درمانده شده و کنار خیابان نشسته بودم. گفت چرا ناراحتی؟ گفتم میخواهم یک وسیله خانهام را بفروشم تا مواد مخدر بخرم. گفت این کار را نکن» بعد درِ صندوق ماشینش را باز کرد، چند غذای نذری داد و گفت: «این ۵۰۰ هزار تومان را هم بگیر، ولی نرو وسیلهات را بفروش. برو ترک کن» گفت که ترک کرده، خدا را شکر، زندگیش بهتر شده. ما از این کارها خبر نداشتیم، الان مردم به ما میگویند.
امیدوارم بتوانیم راه او را ادامه دهیم و این راه هر روز پررهروتر شود. همینطور که الان میبینیم، بدحجاب و بیحجاب همه میآیند در تشییع شهدا. انشاءالله آنها هم به راه راست هدایت شوند و خون شهدا حفظ شود.
شهدا، سربازان امام زمان و حاج قاسم و پیرو این مکتب بودند. اگر صدای من به مسئولان میرسد، از آنها میخواهم راه شهدا را ادامه دهند و نگذارند در تلاطم روزگار، مسیرشان کمرنگ یا گم شود و به فکر مردم نیازمند باشند.»
سخنی با ترامپ و نتانیاهو
ترامپ و نتانیاهو کور خواندهاند اگر فکر میکنند میتوانند نور اسلام را کمفروغ کنند. ما بچههایمان را طوری تربیت کردهایم که راه شهدا هر روز پررهروتر باشد و اسلام به پیروزی نهایی برسد و این پرچم به دست آقا امام زمان(عج) برسد. بچههای ما همه میگویند: «ما تا آخرین قطره خون، در راه اسلام و رهبرمان هستیم.
پیامی به رهبر انقلاب
دوست دارم به آیتالله خامنهای بگویم: «رهبر عزیزم، تا آخرین قطره خون خودمان و بچههایمان را هدیه راه اسلام و انقلاب میکنیم. همه بچههای ما، از کوچک و بزرگ، سربازان شما هستند. حتی لحظهای از خط و مشی شما فاصله نمیگیریم.»
جان خود و فرزندانم را به اسلام و رهبرم هدیه میکنم
داغی از جوانمان به دلمان مانده، اما من و فرزندانم شهادت در راه اسلام را میخواهیم و جان خود و فرزندانم را به اسلام و رهبرم هدیه میکنم. همانطور که حضرت زینب(س) دو فرزندش را تقدیم ولایت کرد، ما هم ادامهدهنده راه آن حضرت هستیم.
در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه ایران تلاش دشمن برای ایجاد رعب و وحشت، تأثیر معکوس داشت و وحدت مردم ما بیشتر شد. بسیاری از افرادی که شاید اعتقادات قوی نداشتند، پس از این جنگ تحمیلی و کشتار مردم بیدفاع، پای آرمانهای انقلاب آمدند و همه مردم در تشییع شهدای قم و تهران سنگ تمام گذاشتند.
هیئتها ما را حسینی تربیت کرد
دین از سیاست جدا نیست. هیئتهای ما، خون نهضت حسینی را به جوش میآورند و موجب حرکتهای شهادتگونه میشوند. بچههای ما در همین هیئتها، پیرو راه اسلام و حاج قاسم میشوند و برای اسلام جان میدهند. برادر ما هم پیرو حاج قاسم و راه حسینی بود؛ تا جانش را در این مسیر داد. و ما هم تلاشمان این است که بچههایمان را همینطور تربیت کنیم.
با حمله متجاوزانهٔ اسرائیل، عزت ایران بیشتر شد
این اقدامات راه به جایی نمی برد؛ تا چند سال پیش، فقط مردم ایران در روز قدس برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین راهپیمایی میکردند. امروز همه آزادگان جهان فریاد «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر میدهند. بین ملتها یک جوشش شکل گرفته که دستاورد بزرگی است. با حمله متجاوزانهٔ اسرائیل، عزت جمهوری اسلامی بیش از پیش شد. رژیم صهیونیستی با این کار ضربه به خودش زد. کشور ما پیروز بوده، هست و هر روز عزتمندتر خواهد شد.
عارف معارفوند بارها گفته بود که آرزوی شهادت دارد حالا با بیان هر خاطرهای از او، روشنتر میفهمیم که خدمت، پیشاهنگِ شهادت است؛ و خونِ سرخِ او، جوهرهٔ وحدتی است که مرزها را یکی یکی برمیدارد و نسل تازهای از «آبدارچیهای موشک» تربیت خواهد کرد.پایان پیام/۱۱۰