یادداشت به مناسبت نخستین سالگرد شهادت اسماعیل هنیه؛ از خانه ملت تا آسمان مقاومت
یادداشت و عکس و تصویرسازی : فاطمه سادات محمدی
آستان بهارستان؛ یک سال از آن روز میگذرد که مجلس شورای اسلامی، خانهی مردم، میهمانی را در آغوش گرفت که صدایش پژواک مظلومیت و عزتش، مرزها را درنوردیده بود. اسماعیل هنیه، سیاستمدار فلسطینی و از رهبران سازمان حماس؛ مردی از تبار ایمان و ایستادگی، در واپسین روزهای حیات خود میهمان ملت ایران شد؛ میهمانی که نه در قامت یک سیاستمدار، بلکه چون پیامبری از سرزمین استقامت و پایداری، قدم در بهارستان گذاشت تا از آرمان آزادی سخن بگوید.
حضور وی در مجلس، نشانی بود از عمق پیوند ملتها در مسیر عدالت. در آن روزها، فضای بهارستان، آکنده از گرمای همدلی و امید بود؛ نمایندگان ملت ایران، در کنار رئیسجمهور، با آغوشی باز از او استقبال کردند. او آمده بود تا بگوید هنوز در میانهی غبار جنگ و محاصره، صدای ایمان خاموش نشده است. آمده بود تا از رنج مردمانی بگوید که با دستان خالی، اما با دلهایی روشن، در برابر طوفان ایستادهاند.
اما گویی تقدیر، برگ دیگری در دست داشت. هنوز خاطرهی حضور گرمش در صحن علنی مجلس در ذهنها بود که خبر کوچ نابهنگامش رسید. جامعه ایرانی در بهتی فرو رفت؛ چرا که او دیگر تنها میهمان نبود، بلکه عضوی از خانوادهی ما شده بود. رفتنش نه فقط ضایعهای برای ملت فلسطین، که زخمی عمیق بر دل ملت ایران بود؛ ملتی که همیشه میزبان آزادگان و مظلومان بوده است.
رژیم منحوس صهیونی میهمان ملت ایران را پس از استقبال گرم از او در خانه مردم ایران یعنی مجلس شورای اسلامی به شهادت رساند و این میهمان کشی برای مردم ایران که سابقه میهمان نوازی آنان قرن ها قدمت دارد بسیار سنگین بود و نفرت یک ملت را از یک رژیم غاصب کودککش که به هیچ قانون بینالمللی نیز پایبند نیست بیشتر کرد.
با گذشت یک سال از آن روز، یاد و نام اسماعیل هنیه همچنان در ذهنها زنده است. او اکنون نه در میان ما، بلکه در حافظهی تاریخی ملتها زندگی میکند. نامش با واژههایی چون استقامت، صداقت و عزت گره خورده و تصویرش بر صفحهی وجدان جهانیان نقش بسته است.
سالگرد درگذشت او فرصتی است برای بازخوانی معنای «مقاومت»؛ مقاومتی که از خاک آغاز میشود و تا آسمان ادامه دارد. او به ما آموخت که ایمان، نه در شعار، بلکه در صبر و عمل معنا مییابد؛ که آزادی، هدیهای نیست که قدرتها ببخشند، بلکه حقّی است که ملتها باید با ایستادگی پاس بدارند.
مجلس شورای اسلامی، در نخستین سالگرد درگذشت این چهرهی برجسته، بار دیگر بر موضع روشن ملت ایران در حمایت از عدالت و آزادی تأکید میورزد. ما ایمان داریم که مسیر او، مسیری انسانی است؛ مسیری که مرز نمیشناسد و در جان تمام آزادیخواهان ریشه دارد.
حضور او در مجلس شورای اسلامی، یادآور لحظهای تاریخی بود که در آن، خانهی ملت ایران به خانهی مشترک ملتهای مظلوم و مقاوم تبدیل شد. او سخن گفت از رنج و امید، از زخم و شجاعت، از ایمان مردمی که در سختترین شرایط، چراغ آرزوهایشان را خاموش نکردند.
شهادت او به واقع، نشانهی پیروزی حقیقت بر قدرت بود. دشمنان آزادی، شاید بتوانند جسمها را از میان بردارند، اما توان خاموش کردن اندیشه و ایمان را ندارند. امروز، صدای او از هر زمان بلندتر است؛ در هر خیابان غزه، در هر کوچهی نابلس، در هر مجلس دعا و در هر تریبون عدالتخواهی، یادش زنده است.
در این سالگرد، ما از خود میپرسیم: میراث او چیست؟ پاسخ را باید در نگاه نوجوانی جستوجو کرد که در زیر آسمان آتشگرفتهی غزه، هنوز لبخند میزند. در دعای مادری که فرزندش را در راه آزادی تقدیم کرده و هنوز به فردایی روشن ایمان دارد. در گامهای آرام و استوار مردمی که به آینده باور دارند. آن میراث، ایمان است و پایداری؛ امید است و عدالت.
خانه ملت ایران، امروز نیز همچون روز نخست، بر عهد خود پایدار است. عهدی برای پاسداری از کرامت انسان، از حقیقت، از آزادی.
اسماعیل هنیه رفت، اما اندیشه و آرمانش ماندگار شد. او در حافظه دوربینهایی که مراسم روز تحلیف مسعود پزشکیان رئیس جمهوری ایران و حضور گرم و صمیمی وی را پوشش میدادند ماند و نمایندگان ایران با موضع گیریها و اقدامات خود نشان دادند که مستحکمتر بر راه مقاومت ماندهاند.
در نخستین سالگرد درگذشت او، ما به یاد میآوریم که مرگ پایان راه نیست. آنگاه که انسان در راه ایمان قدم برمیدارد، حیاتش به زمین محدود نمیماند. او اکنون در قلبها زنده است، در زبانها جاری، و در تاریخ ماندگار.
روحش در آرامش، نامش در افتخار، و پیامش در استمرار باد.پایان پیام/۱۱۰





