عضو هیات علمی دانشگاه تهران: بصیرت برای همه لازم و برای مسئولان واجب است
ابراهیم متقی امروز سه شنبه( ۲۷ آبان ماه)، در دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی که در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برگزار شد، گفت: واقعیت این است که نظم جدید، ماهیت ساختاری ندارد؛ ما در فضایی شبکهای زندگی میکنیم و این فضا، روندهای یکنواخت و ثابت را در بر نمیگیرد. ویژگی اصلی اقتصاد سرمایهداری همین تغییر است.
وی ادامه داد: به همین دلیل، ایالات متحده بهعنوان پیشگام نظام سرمایهداری در سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۷ بسیاری از نهادهای اقتصاد جهانی را شکل داد، اما امروز ناچار است این نهادها را تضعیف کند. چون این نهادها انباشت لازم را برای ظهور موجهای جدید اقتصادی و تکنولوژیک فراهم کردهاند.
متقی تاکید کرد: تفکری که امروز در جامعه ما وجود دارد نوعی درجا زدن است. ما در همه حوزهها یک الگوی تکراری را پیش میگیریم؛ ابتدا موفق میشویم، اما پس از چند سال با مشکل، ناکارآمدی، بحران و حتی در برخی موارد دچار عقبماندگی میشویم. بنابراین نکته اصلی این است که بدانیم اقتصاد سرمایهداری هر روز در حال تغییر است و تکنولوژی عامل اصلی این دگرگونی و تحرک به شمار میرود.
این استاد دانشگاه افزود: نکته اول اینکه چرا اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ فروپاشید و چرا در دهه ۱۹۸۰ با چالشهای امنیتی و راهبردی مواجه شد؟ بسیاری از چالشهایی که شوروی در دهه ۱۹۸۰ با آن روبهرو شد، ما در نخستین دهه ۱۴۰۰ یا دهه سوم قرن ۲۱ با آن مواجه شدهایم. چالش اصلی شوروی این بود که بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص داخلی و درآمد ملیاش را صرف حوزههایی از نظامیگری کرد که مربوط به عصر گذشته بودند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار داشت: حضور نظامی و امنیتی میتواند مفید باشد، اما ماندن در کشورهایی که هیچ پیوند فرهنگی، زبانی، دینی و اعتقادی با شما ندارند، مشکلات بسیاری ایجاد میکند. تاریخ به ما میآموزد اگر بخواهیم همان مسیر قدرتهایی را برویم که شکست خوردهاند، نتیجهای جز تکرار همان شکست نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: اتحاد شوروی به دلیل نادیده گرفتن شکلبندیهای جدید در حوزه تکنولوژی اطلاعات فروپاشید. در همان زمان، اقتصاد سرمایهداری و آمریکا وارد موج سوم انقلاب تکنولوژیک شد و به عرصه شبکهها و نهادهای نوین گام گذاشت.
متقی تاکید کرد: یکی از قالبهای پارادایمی که موجب درجازدن ما شده، این بود که بدون چشمانداز آینده وارد مسائل میشدیم و تحلیل هزینه فایده انجام نمیدادیم. بنابراین گام نخست، بصیرت است که همواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده است.
وی گفت: بصیرت یک امر اندیشهای و شناختی است. نکتهای که ایشان در این چارچوب بیان میکنند این است که بصیرت برای همه لازم است، اما برای مسئولان، مقامات و برنامهریزان واجب است.
متقی تصریح کرد: حال باید ببینیم این بصیرت چه معنایی دارد؟ نشانهاش چیست؟ در بیانات رهبری آمده است که فرد باید مانند یک شطرنج باز ماهر باشد؛ یعنی هنگام جابهجایی هر مهره، چهار حرکت بعدیِ رقیب را نیز در نظر بگیرد.
این استاد دانشگاه گفت: بنابراین اگر عقلانیت مبنای تصمیمگیری و سازوکار سازمانی قرار نگیرد، نتیجه این میشود که تصمیمی گرفته میشود بدون آنکه به عوارض، پیامدها و تأثیرات بعدی آن توجه شده باشد.
وی تصریح کرد: فضای سیاست جهانی امروز مانند صحنه شطرنج است؛ باید بدانیم چه فرآیندهایی در جریان است. به لحاظ اقتصادی نیز ماهیت شرایط، سینوسی است. برای مثال، در همین دورهای که ما درباره انرژیهای نوظهور، انرژی پاک و انرژی خورشیدی صحبت میکنیم، ترامپ لایحهای را که شامل ۷.۲ میلیارد دلار کمک به انرژیهای پاک بود وتو کرد و دستور داد این بودجه به حوزه هوش مصنوعی اختصاص پیدا کند؛ یعنی منابع را از یک حوزه به حوزهای دیگر منتقل کرد. شعار او در این زمینه «حفاری، حفاری و حفاری» است. این یک بخش از کار است، اما بخش دیگر این است که ما باید همه سطوح اقتصاد جهانی را بهصورت چندمداری تحلیل کنیم.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: اقتصاد جهانی از یک سو به سمت محلیگرایی میرود، از سوی دیگر به سمت جهانیگرایی. از یک سو به سمت شبکهای شدن حرکت میکند و از سوی دیگر نیازمند دولت قوی است. بنابراین باید بدانیم «نقطه توازن نسبی» ما در این میان چیست.
متقی در بخش پایانی سخنانش تصریح کرد: توسعه بدون قابلیتهای فناورانه ممکن نیست، و قابلیتهای فناورانه نیز بدون انباشت سرمایه داخلی یا استفاده هدفمند از سرمایه خارجی و تکنولوژی بینالمللی نمیتواند تحول بنیادین ایجاد کند.
نظم نوین جهانی به کجا می رود
علی فکری رئیس سابق سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران به عنوان دیگر سخنران این همایش درباره نظم نوین جهانی،گفت: این نظم، هنوز شکل نگرفته؛ این یکی از تفاوتهای اصلی این همایش با دورههای قبلی اقتصاد مقاومتی است، واقعیت این است که یک نظم قبلی وجود داشت؛ بخش مهمی از آن فروپاشیده یا تضعیف شده و جهان در حال حرکت به سمت نظمی است که هنوز در حال شکلگیری است.
وی افزود: بنابراین نخستین پرسش این است که نظم جهانی در حال شکلگیری چه ویژگیهایی دارد و مهمترین بازیگران آن کداماند؟ وقتی تحولات پیرامونی جهان را دنبال کنیم، میبینیم که اگر در دهههای ابتدایی قرن حاضر، موضوع اصلی «جهانیشدن» بود، امروز تقریبا در همهجا روند جداسازی دیده میشود. این روند در تحلیلها و رویکردهای قدرتها بسیار پررنگ شده است؛ اگرچه برخی کشورها همچنان مایل نیستند این جداسازی رخ دهد.
فکری ادامه داد: شاید برای برخی تعجبآور باشد که چین امروز مدافع نظم موجود جهان است. اما برای کسانی که سالها این روند را از نزدیک دنبال کردهاند، این امر چندان عجیب نیست. چین اکنون قدرتی درحال ظهور است و علت اصلی این ظهور، استفاده حداکثری از ابزارهای نظم کنونی بوده است.
وی گفت: چین به خوبی میداند این نظم باقیمانده از گذشته، دوام طولانی نخواهد داشت، اما تا زمانی که میتواند از امکانات آن بهره ببرد، کوتاهی نخواهد کرد و تمام تلاشش را برای استفاده از آن بهکار میگیرد، در مقابل، آمریکا اگرچه شاید سابقه هنجارسازی آن به اندازه اروپا طولانی نباشد اما بنیانگذار نظم کنونی پس از جنگ جهانی دوم است.
بازآفرینی قدرت و جایگاه اقتصادی ایران
مهدی رزم آهنگ مدیر گروه اقتصاد بین الملل مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در مورد بازآفرینی قدرت ایران اظهار داشت: ایران در مسیر فرسایش قدرت اقتصادی قرار گرفته است؛ مسیری که دیگر فقط محدود به زیرساختهای ریلی، صنعتی یا حوزه انرژی نیست، بلکه آشکارا وارد زندگی روزمره مردم شده است.
وی ادامه داد: واژههایی مانند «دهه از دسترفته» یا «دهه سوخته» ترجمان دیگری از همین فرسایش است، در کنار این چالش داخلی، فرصتی بینالمللی نیز ایجاد شده که میتواند برای ایران اهمیت استراتژیک داشته باشد.
ایران و نظم جدید سوم جهانی
در ادامه حسین محمدی سیرت عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: در نخستین آستانه نظم جهانی اواخر دوره مشروطه و همزمان با جنگ جهانی اول وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران کاملا آشفته بود. ساختار سیاسی گرفتار هرجومرجِ پس از مشروطه دوم بود، احمد شاه نیز بیشتر در آرزوی قدمزدن در خیابانهای شانزلیزه بود تا حضور فعال در نظم جدید جهانی؛ بنابراین ایران عملاً فاقد اراده و ظرفیت نقشآفرینی بود.
وی افزود: در آستانه نظم دوم پس از جنگ جهانی دوم، نیز شرایط تفاوت چندانی نداشت. ما اعلام بیطرفی کردیم، اما بیطرفیِ ضعیف ما منجر به اشغال کشور شد و در نهایت، نفر اول کشور ناچار به خروج از ایران گردید. این یعنی دوباره در لحظه تغییر نظم جهانی، ایران توان و موقعیت تعیینکنندهای نداشت.
محمدی ادامه داد: اما امروز، در آستانه نظم جدید جهانیِ سوم، اگرچه نمیتوان گفت وضعیت ما کاملاً مطلوب است، اما نسبت به دو دوره گذشته، تفاوت مهمی وجود دارد و آن خودآگاهی سیاسی–اجتماعی است.
وی گفت: رهبر انقلاب حداقل از دهه ۱۳۷۰ مسئله «دوران جدید عالم» را مطرح کردهاند و از سال ۱۳۹۹ نیز بحث «نظم جدید جهانی» بهطور رسمی وارد ادبیات راهبردی کشور شده است. بنابراین برخلاف گذشته، اکنون ایران از تغییر نظم جهانی آگاه است و میتواند نقشآفرینی جدیدی داشته باشد.



