دربی که من دیدم نقطه تاریک فوتبال و فرهنگ بود
آستان بهارستان؛ دکتر علی محمدی استاد دانشگاه و دارای دکترای مدیریت ورزشی یادداشتی را از وضعیت بازی دربی به رشته تحریر درآورده که متن کامل آن در ادامه می آید:
برحسب شرایط شغلی بهعنوان معلم دانشگاه که عادت دارم مثل یک محقق اطلاعات را از کف میدان بگیریم و با حس کنجکاوی پیرامون وضعیت مدیریتی و فرهنگی فوتبال کشور تصمیم گرفتم مثل خیلی از مردم به سختی از سامانه بلیت تهیه کنم و به خاطر پیشبینی از ازدحام جمعیت خودم را دو ساعت زودتر به ورزشگاه رساندم.
قبل از ورود به ورزشگاه ماشین های زیادی با پلاک شهرستان های مختلف دیدم که پدر و مادرها به خاطر علاقه فرزندانشان به قرمز و آبی بعضا بیش از هزاران کیلومتر را طی کرده بودند تا مادران داخل ماشین و پدران فرزند خود را به درون ورزشگاه برسانند.
لحظه به لحظه بیرون و مسیر ورود به ورزشگاه با سوژه های متنوع و زننده ای مواجه بود؛ از فحاشی و حرف های زشت گرفته تا نبود افراد متولی فرهنگی برای نظاره و کنترل این وضعیت نابسامان.
به جز ماموران امنیتی هیچ نهاد فرهنگی برنامه ای برای این اجتماع بزرگ نداشتند در بین انواع اقلام و ابزار فروش هواداری، دریغ از یک وسیله و ابزار فرهنگی و تربیتی مناسب سن کودکان و نوجوانان.
همه چیز رها شده و تحت کنترل افرادی بود که با نگاه خوشبینانه دنبال منافع مادی از این اجتماع عظیم بودند.
محیط بیرون مملو از افراد گوناگون بود از آن دست فروش هایی که دنبال کاسبی خود بودند تا آن پدرهایی که دست در دست فرزندان خود با عجله مسیر ورود به استادیوم را طی می کردند.
آنچه بیش از همه توجه ها را به خود جلب می کرد محیط صد درصد ضد فرهنگی در غیاب ضعف برنامه ریزی فرهنگی مدیران و متولیان ورزش کشور به خصوص مسئولان فوتبال بود.
با خود گفتم آیا مسئولان فرهنگی ورزش کشور و فدراسیون فوتبال از این وضعیت فرهنگی بیرون و درون ورزشگاه مطلع هستند و کاری نمی کنند یا به استناد گزارشات زیردستان همه چیز را گل و بلبل می بینند و شان خود را اجل تر از آن می دانند که مانند سایر اقشار مردمی از برج عاج و ماشین های آنچنانی پیاده و از نزدیک وضعیت فرهنگی جامعه و فوتبال ما را نظاره کنند.
اگرچه اهل سیاه نمایی نیستم ولی باید بگویم آنچه من دیدم ذره ای امید به بهبود وضعیت فوتبال کشور از نظر فنی و فرهنگی وجود ندارد ماجرای دربی دیدنش از روی سکوها در بین اقشار مختلف مردم بسیار متفاوتتر از روایتی است که آقایان مسئول و صدا وسیما از فوتبال نشان می دهند.
باید گفت ظرفیت فوتبال ایران به دلیل سوءمدیریت به دانشگاه آموزش ضد ارزشها و بدآموزیها تبدیل شده است در حالیکه هزاران میلیارد مستقیم و غیر مستقیم سالیانه در فوتبال کشور هزینه می شود یک نفر بگوید عواید آن چیست؟ اخلاق، تربیت، قهرمانی، اوقات فراغت، اعتبار اجتماعی و سیاسی اشتغال، درآمد زایی، محیط سالم برای کودکان و نوجوانان …..
فوتبال درحالی در کشور ما به معضل غیرقابل اصلاح تبدیل شده که دنیا سالیان زیادی است که بهعنوان یک فرصت طلایی برای تحقق اهداف دولتمردان خود در ابعاد مختلف از آن بهره می برند.
سوال اساسی این است کدام یک از لیگ های معتبر دنیا به اندازه کشورما علاقمند، رسانه و استعداد در فوتبال دارد؟ چرا آنان از فوتبال بهعنوان یک صنعت در ابعاد مختلف بهره می برند ولی سهم ما از فوتبال بدآموزی، فحاشی، توهین و صرف منابع بیت المال بدون کمترین بهره فردی و اجتماعی است؟ مشکل کجاست؟ چرا میدان فوتبال را به میدان نمایش بدترین صحنههای ضد فرهنگی، انسانی، اقتصادی و ورزشی تبدیل کرده ایم؟ تا کی و کجا این وضعیت ادامه دارد؟ چرا در این آشفته بازار مدیریت ورزش بهخصوص فوتبال، همه تقصیرها را به گردن هم می اندازند؟ چرا دولت، وزارت ورزش و جوانان متولیان فرهنگی و تربیتی فکری به حال خراب ورزش کشور بهخصوص فوتبال نمی کنند؟
من بهعنوان یک معلم آنچه را که روز مسابقه در بیرون و درون میدان فوتبال دیدم حکایت از صحنه هایی بود که توصیف آن شرم آور و ناامیدکننده برای آینده ورزش و فوتبال کشور است.
ضروری است تا صدا وسیما بهجای سعی بر سانسور فحاشی های دوساعته در سکوها و درون زمین، با تشکیل جلسات کارشناسی ترکیبی با کارشناسان ورزش، تعلیم وتربیت، روانشناسان و کارشناسان فوتبال برگزار کند تا از این پس شاهد خلق صحنه های بدآموز و بی فایده بهجای فوتبال جذاب و زیبا نباشیم.پایان پیام/۱۱۰