هر که دارد هوس قهوه تلخ بسم الله
حجت الاسلام مهدی طالعی اردکانی استاد حوزه و دانشگاه
آستان بهارستان؛ دختران و پسران جوان ، بفرمایید خانه؛ گوارای وجودتان یک فنجان قهوه ی تلخ عراقی از دست رضایت ارباب.
به گزارش خبرنگار آستان بهارستان؛ کهیعص۱. خودش با خودش اسم و فامیل بازی می کرد. از بالای سرش که گذشتم نگاهی به خلوت سرشار از آرامش و تمرکز و خلاقیتش انداختم. دیدم در ستون مکان ها ، نوشته کربلا، اشک، قلب، گلو، قبر، خیمه، چشم، مشک، خیمه گاه، گودال، قتلگاه، مادر، تل زینبیه، فرات، لبخند امام حسین، یاران باوفا و سبک زندگی کربلایی.
یا للعجب. گویا حال و هوای این روزهای محرم، این بچه را نیز هوایی کرده است. گویا با بچه های کربلا هم بازی شده است. این کودک، عجب تخیلی، عجب ابتکاری، عجب ذوق و سلیقه ای به خرج داده است. خلاقیت همچون اخلاق نیکوست که در پاکی بچه ها بیشتر گل می کند و در گلستان وجودشان ریشه دارتر و زیباتر است.
کربلا با خلاقیت گره خورده است. با کودکان گره خورده است. با خانواده گره خورده است. با ادب و مدیریت گره خورده است.
هر کس ادبش بیش، نجاتش بیشتر. در وادی کربلا، ادب به همه جواب می دهد به خصوص به بچه ها که جوابش سریع تر و لطیف تر است. ولذا گره که به کار بیفتد گره گشا فرزند رباب است عزیزکرده ی ارباب است.
کربلا وادی خلاقیت است. تفکر در اینجا «تفکر خلاق» می شود. وجود نویسنده، مواج می گردد و نویسندگی نیز یک «هنر خلاق» می شود.
خلاقیت به سان گوهریست که باید ربود، باید از دست رقیب گرفت تا پیروز نشود.
رقبای حسین دست به قبای او شده بودند. گویا التماس می کردند که حسین، این الماس ها و این گوهرها را به بازار کربلا نیاور. تو میدانی که ما ظرفیت دیدن این همه زر و سیم را نداریم. ما گوهرشناسان بدشانس هستیم. ما دنیاپرستان پست سرمست هستیم. روی اعصاب ما بازی نکن. ریز و درشت ما را به هم نریز. نگذار کار بد را بد انجام دهیم.
نگذار برای برداشتن انگشتر انگشت را ببریم
نگذار برای برداشتن انگشتر انگشت را ببریم. انگشت در گوش هایمان کرده ایم که صدای ضجه ی وجدانمان را نشنویم. حسین چرا ، چرا ، چرا این قدر تو برای کساد کردن بازار و بازی ما خلاق و هنرمندی ؟.
خدا تو را بکشد که با خانواده راهی کربلا شدی و نگذاشتی کربلا خرابه و بیابان بماند و تو با کربلا تمام شوی. خدا تو را بکشد که باعث شدی خوب و بد، همه ماندگار شوند و فراموش نشوند.
کربلا بدون خانواده بلاست. هرجا که خانواده نباشد خلاقیت نیست و هرجا که خلاقیت باشد حتما پای خانواده در میان است. آفرین بر حسین خانواده محور و خانواده ی پر مهر حسین.
اگر کربلایی واقعی باشیم، آری، اگر خانواده محور باشیم هرگز گره کارمان کور نمی شود بلکه گره گشا می شویم.
بحران ازدواج و مسکن و جمعیت حل می شود؛ بحران تربیت منحل می شود؛ بحران «زنان خبر ساز» تبدیل به «زنان خبرنگار در میدان بحران» می شود. بحران کم آبی و اسراف تبدیل به تکنولوژی آبیاری قطره ای می گردد.
چه ضرب المثل شگفتی: «از خانواده، خارها گل می شود». با خانواده محوری حسینی، بحران ها زود مدیریت می شود. دیر شدن محال است. خلاقیت در یک جمله چنین است: کربلا یعنی حسین خانواده محور است و خانواده ی پر مهر حسین نیز کربلایی اند. پس حسین یعنی خانواده، کربلا یعنی خانه و خانواده.
دختران و پسران جوان بفرمایید خانه
دختران و پسران جوان، عزیزکرده های امام زمان، آینده سازان ایران و جهان، امیدهای روی زمین، بفرمایید خانه. خانواده منتظر شماست. بچه های حسینی در انتظار شما هستند برای تشکیل یک هیأت جامعه ساز به نام خانواده.
خانواده یعنی عاشقانی که به عشق امام شان و برای تقویت دوستانش و تضعیف دشمنانش اهل پیاده روی هستند. پیاده روی نماد بی تکلفی و ساده سازی برای رسیدن به سرعت بیشتر است.
آیات « سارعوا الی الخیرات و فاستبقوا الخیرات» در پیاده روی عاشقان کربلا به خوبی ترجمه شده است. ترجمه ای که کودکان هم فهم کرده اند و عاشق انجام آن شده اند. کربلایی که بشویم اهل قرآن می شویم. کهیعص.
گوارای وجودتان یک فنجان قهوه ی تلخ عراقی
عزیزان جوان، بفرمایید خانه . گوارای وجودتان یک فنجان قهوه ی تلخ عراقی از دست رضایت ارباب. تلخ در اینجا نمادیست از شیرین. آری همان شیرین و فرهاد. هر که دارد هوس قهوه ی تلخ بسم الله.
کام دشمن با گام شیرین و فرهاد تلخ می شود. قهوه ی داغ عراقی شما، داغی بر دل دشمنان خانواده است دشمنان اهل خانه (اهل البیت) .
هر نفسی که در خانه ی حسینی دمیده شود نفیس است. هر خانه ای که در آن نفس خانواده به هم نرسد قفس است. در خانواده ی حسینی که خدایی است جدایی بی معناست.
کربلا خانه ی ذوق است خدا می داند
هر که از ذوق شود دور، جدا می ماند
آن شبی که بزند بانگ حسین بن علی
هر که خوش ذوق و سلیقه است او می ماند
کربلا منتظر ماست، بفرمایید خانه. بچه ها منتظر شمایند.
اللهم نور بیوتنا بالقرآن. کهیعص
***
۱.«کهیعص» یکی از حروف مقطعه قرآن کریم است که در اول سوره مریم بیان شده است.
از جمله تفسیرها و تاویل هاى این حروف، انطباق آن با حادثه کربلا است. «کاف»، نام کربلاست، «ها»، کشته شدن عترت طاهره است، «یاء» یزید ستمگر، قاتل حسین علیه السلام است، «عین» عطش حسین علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست.