مجلسیان توجه ویژه به بحران «گرد و غبار» داشته باشند
آستان بهارستان؛ سمیه رفیعی ضمن اشاره به کمبود قانون در مسئله ریزگردها و گردوغبار، از تدوین یک قانون بالادستی در موضوع تثبیت گردوغبار در برنامه هفتم خبر داد و گفت: در بحث قانونی برای گردوغبار جز مصوبه و مقرره هیات وزیران چیز دیگری نداشتیم. درواقع در موضوع گردوغبار فقط در قانون هوای پاک یک اشاره شده است و خودش -که الان یک موضوعیت مهم در ایجاد چالش و بحران برای کشور دارد- به تنهایی هیچ قانونی نداشت.
«گردوغبار»؛ پدیده نامبارکی که معمولا در اخبار از آن با عنوان مهمان ناخوانده یاد میکنند، تا همین ۱۰ سال پیش مسئلهای نوپا بود که دخالت موارد متعددی چون تغییر اقلیم، خشکسالی و کاهش نزولات آسمانی و سطح آبهای زیرزمینی، نبود قانون متقن مجزا، عدم مدیریت صحیح و… آن به یک بحران بزرگ در کشور تبدیل کرده است.
«گردوغبار» در ایران حاصل دو منشاء خارجی و داخلی است که تثبیت و کاهش آن در گرو شناسایی میزان و درصد دخالت این دو منشاء و مدیریت و کنترل آن از طریق همافزایی بین بخشی در داخل و از مسیر دیپلماسی در سطح بینالملل است.
چرایی تعدد و تکرار پدیده گردوغبار در سالهای اخیر، وضعیت کانونها یا چشمههای فعال گردوغبار در کشور، اقدامات انجام شده در سطح ملی و بینالمللی و دیگر مسائل و موارد اینچنینی پیرامون پدیده «گردوغبار» را در گفتوگو با سمیه رفیعی، نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، شهریار و پردیس و عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی و رئیس فراکسین محیطزیست مجلس شورای اسلامی دنبال کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانیم؛
– در اخبار معمولاً منشاء اصلی یا درصد بالایی از خیزش توفانهای گردوغبار کانونهای خارجی و فرامرزی اعلام میشود؛ اگر بخواهیم یک شمای کلی از پدیده گردوغبار در کشور داشته باشیم، هر کدام از عوامل موثر در گردوغبار در کشور ما چه سهمی دارند؟
در حال حاضر در جهان با پدیدهای به نام تغییر اقلیم مواجهایم و یکی از مهمترین عوارضی که در تغییر اقلیم به وجود میآید، پدیده گردوغبار است.
البته تغییر اقلیم یک پدیده نیست بلکه یک فرایند است، اما متاسفانه راهکارهایی که برای آن گفته میشود، رویکرد پدیدهای دارد؛ در حالی که در درازمدت باید یک سری موارد را مدیریت کرد.
۲ راهکار عمده هم برای مدیریت تغییر اقلیم مطرح است، یکی بحث سازگاری و دیگری کاهش اثرات ناشی از تغییر اقلیم است.
گردوغبار یک پدیده بزرگ است که تغییر اقلیم یکی از عوامل مهم ایجاد آن است. چون این تغییر اقلیم در کل منطقه اتفاق افتاده، در سالهای گذشته شاید حجم بیشتری از کانونهای ریزگرد در ایران، خارجی بودند. کما اینکه الان هم کانونهای خارجی وجود دارند و کشور را بسیار تحت تاثیر خود قرار میدهند؛ اما در داخل کشور هم با توجه به همین فرایند تغییر اقلیم و خشکسالیهایی -که متاسفانه کشور تجربه میکند- و مثلاً مدیریت نادرست منابع آب -بهویژه هدررفت بالای آب در بخش کشاورزی- همه و همه عواملی است که به کانونی شدن مناطقی از ایران که مستعد گردو غبار هستند، سرعت میدهد و همین الان مناطق و کانونهایی داریم که متأسفانه حجم تولید گردوغبارشان بسیار بالا است.
-با توجه به این فرمایشات و اینکه در بحث کانونهای خارجی ریزگرد دست ما خیلی باز نیست، در بحث کانونهای داخلی ریزگرد چه کاری باید انجام میشد که نشده است؟
به نظرم بهتر بود در طول همه این مدت طوری عمل کنیم که از کانونی شدن مناطق مستعد جلوگیری شود؛ که این اتفاق نیفتاد.
یعنی با اینکه در حکمرانی کشور و در عالیترین سطوح توجه خوبی به موضوع گرد و غبار شده است، حتی در موضوع مدیریت مسئله گردوغبار، برداشت از صندوق توسعه ملی یا ذخیره ارزی -که فرایند برداشت مشخصی دارد- هم داشتیم؛ اما در اجرا خوب دنبال نشده، بنابراین نتیجه آن چیزی نیست که هدفگذاری شده است.
نکته مهم دیگر در موضوع گردوغبار این است که ما نمیتوانیم به آن اطلاق عام بدهیم و مثلاً بگوییم ۷۰ یا ۸۰ درصد خارجی و ۲۰ یا ۳۰ درصد داخلی است. درواقع در ارزیابی کارشناسی مسئله گردوغبار باید هر رویداد گردوغبار را جداگانه بسنجیم. مثلاً گردوغبار فروردین ۱۴۰۱ تهران را باید به تنهایی بسنجیم، نه اینکه اطلاق عام کنیم و بگوییم منشاء این گردوغبار هم مانند گردوغبارهای دیگر کشور ۷۰ درصد خارجی است.
بنابراین هم باید رسانهها نسبت به این ماجرا آگاه شوند که اطلاعات هر پدیده گردوغبار را جداگانه بگیرند و هم بهتر است مسئولان در پاسخگویی به بحث گردوغبار و اطلاعرسانی به مردم این نکته را مورد توجه قرار دهند.
درواقع زمانی که قرار است راجع به یک پدیده به مردم اطلاع داده شود تا مردم چگونه رفتار و مدیریت کنند و کشور چگونه برنامهریزی کند، باید براساس خود آن پدیده صحبت شود.
-البته تنها مشکل ما در بحرانهای پرتکراری مانند گردوغبار وقوع آن نیست و متأسفانه در مدیریت بحران هم مشکلهای تکراری داریم که معمولاً در بحران بعدی مجددا تجربه میشود؛ نظر شما در این باره چیست؟
درست است که بخش مهم مدیریت بحران وظیفه دولتها و سیستم اجرایی کشور است، اما یک قسمت آن هم مدیریت بحران یا مدیریتی است که باید خود مردم در برابر آسیبهای ناشی از توفانهای گردوغباری انجام دهند و تدابیری اتخاذ کنند تا در مواقع بحرانی گردوغبار آسیب کمتری ببینند.
البته این مسئله الزاماتی دارد؛ یکی اینکه در پیشبینی هواشناسی باید به موقع به مردم اطلاع داده شود. یکی از مواردی که در مجلس برای ما مهم بود و دنبال کردیم، این است که مردم حداقل ۴۸ ساعت -یا در بدترین حالت ۲۴ ساعت- قبل از وقوع توفان گردوغبار در جریان قرار بگیرند تا اگر کسی بچه کوچک یا بیمار قلبی و ریوی و سالمند در منزل دارد، بداند مثلاً ۴۸ ساعت آینده یک پدیده گردو غبار داریم. طی این مدت مردم فرصت دارند برنامهریزی کنند یا تدابیر ایمنی را ملاحظه کند یا اساساً از منزل بیرون نیاید.
یک موضوع مهم دیگر که در مدیریت بحران گردوغبار کشور وجود دارد این است که مسئله گردوغبار کشور ما یک موضوع فرابخشی است؛ دستگاههای متعددی در کنترل و مدیریت آن دخیلاند و باید با هم همکاری کنند. البته این مسئله در سطح کلانتر یک موضوع فراملی هم هست؛ یعنی چه بخواهیم، چه نخواهیم کانونهای خارجی هم زیاد داریم و بعضی مواقع کانونهای داخلی هم تحت تاثیر عوامل خارجی فعال میشوند. این هم نکته مهمی است که باید به آن توجه شود.
-«فرابخشی» بودن موضوع گردوغبار در کشور که فرمودید، جنبه مثبت حل بحران است یا منفی؟ اگر امکان دارد این «فرابخشی» بودن را کمی بیشتر توضیح دهید:
فرابخشی بودن مسئله گردوغبار در دو محور قابل تعریف است؛ یکی بحث پیشبینی و هشدار برای حفظ سلامت مردم و مدلهای سازگاری در شرایط اینچنینی است و دوم بحث مدیریت این بحران است برای اینکه حتیالامکان مدیریت و جلوگیری شود تا کمترین ضرر را وارد کند.
ما در جهان یک کنواسیون unfccc یا کنوانسیون چارچوب تغییرات اقلیم در سازمان ملل را داریم که نقشهای مهمی برای مقابله با تغییرات اقلیمی دارد. نقطه کانونی (فکال پوینت) آن در ایران سازمان هواشناسی است. یک کنوانسیون مقابله با بیابانزایی داریم که نقطه کانونی آن در ایران وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جنگلها و منابع طبیعی است. درواقع بحث بیابانزایی و بیابانی شدن پهنههای کشور، مستقیماً در ایجاد نقاط کانونی گردوغبار نقش دارد، بنابراین این کنوانسیون میتواند کنوانسیون مهمی باشد و توجه به هدفی که این کنوانسیون دنبال میکند، موضوع بسیار مهمی در بحث مدیریت گردوغبار است.
از طرفی بحث اسکپSecurity Content Automation Protocol (SCAP) یا بحث نهادهای مالی برای تامین هزینههای بحث گردوغبار را داریم که نقطه کانونی آن در کشور ما، سازمان برنامه و بودجه است. بنابراین تا به اینجا سه نهاد متولی برای این موضوع در کشور داریم. ستاد ملی مقابله با گردوغبار، یعنی دبیرخانه مدیریتکننده یا هماهنگکننده مسائل مربوط به گردوغبار هم در سازمان محیطزیست است که در راس این نهادها عمل میکند.
بنابراین مسئله گردوغبار در کشور ما از این حیث فرابخشی است که اگر قرار باشد در همه شقوق مربوط به گردوغبار موفق عمل کنیم، این چهار پنج دستگاه و البته وزارت نیرویی که بحث تامین آب و حقابههای محیطزیستی را بر گردن دارد، باید کنار هم دور یک میز بنشینند و با هم تصمیمگیری کنند.
-در صحبتهایتان اشاره کردید در حال حاضر کانونهای گردوغباری در کشور فعال هستند که شاید ۱۰ سال پیش اصلاً کانون نبودند؛ اما از آنجا که هیچ برنامه بلندمدتی وجود نداشته، تبدیل به کانون شدند، درست است؟
بله؛ متاسفانه برای مدیریت گردوغبار که کشور ما را بسیار درگیر کرده و در شهرهای مختلف کشور با آن مواجه هستیم، تقریباً برنامه بلندمدت و ریشهای نداشتیم. اینکه الان از شهرهای شمالی کشور هم اخبار وقوع گردوغبار به گوش ما میخورد؛ اصلاً خوب نیست و نشان از پیشروی کانونهای گردوغبار دارد و به نظر من یک زنگ هشدار برای ما است.
البته گردوغبار در شمال کشور بیشتر متاثر از کانونهای خارجی است، اما خود کانونی شدن نقاطی از مناطق شمالی کشور که بالاخره سطح آب زیرزمینی و میزان بارشها بالا است، زنگ خطری برای ماست که باید خیلی حواسمان را جمع این موضوع کنیم؛ زیرا ممکن است خود کانونهای داخلی هم فعال شوند.
یک مسئله مهم در بحث گردوغبار در کشور، کمبود قانون است، یعنی برای اینکه مسئله گردوغبار بخواهد کاملاً قانونی پیش برود، جز مصوبه و مقرره هیات وزیران چیز دیگری نداریم. در واقع در موضوع گردوغبار فقط در قانون هوای پاک یک اشاره شده که آن هم بحث آلودگی ناشی از گردوغبار است و خودش -که الان یک موضوعیت مهم در ایجاد چالش و بحران برای کشور دارد- به تنهایی هیچ قانونی ندارد. این نکته مهمی است که باید به آن اشاره شود.
اینجا مسئولان ستاد ملی مقابله با گردوغبار -که در سال ۹۰ یا ۹۲ شکل گرفته و حتماً هم یک مبنای درست برای تشکیل این ستاد وجود داشته است- باید گزارش دهند چرا تا به الان مدیریت درستی برای کنترل گردوغبار شکل نگرفته است؟ باید شفاف اعلام شود که برای این مسئله تا به الان چقدر بودجه گرفته شده است.
ما در کمیسیون کشاورزی مجلس دنبال این شفافیت هستیم. گزارش عملکردها و گزارش نهادهای بازرسی و نظارتکننده و دیوان محاسبات را هم دریافت کردیم و این گزارشها نشان میدهند که عملکرد ستاد ملی مقابله با گردوغبار، عملکرد مطلوبی نبوده است.
البته در فضای واقعی هم تا حدی این مسئله در پیشروی کانونهای گردوغبار و تکرار تعداد پدیدههای گردوغبار در کشور قابل مشاهده است.
در همین راستا در کمیسیون کشاورزی یک گزارش ۱۰۷ آئیننامه داخلی مجلس آماده کردیم که همه جزئیات مربوط به بحث گردوغبار در آن وجود دارد. البته تاکنون نوبت و فرصت نشده در صحن قرائت شود؛ اما برای کمیسیون بعد نظارتی آن مشخص و روشن است که چرا این اتفاق میافتد.
مسئله دیگر بحث وجود یک قانون متقن بالادستی است که این قانون بالادستی برای تثبیت گردوغبار در برنامه هفتم در مصوبات کمیسیون تلفیق آمده است. اسم همه این دستگاهها را آوردیم و گفتیم هر کدام چه تکالیفی داشته باشند که مدیریت گردوغبار شکل بگیرد. پس این هم یک خبر خوب برای مردم است که بدانند مجلس پیگیر این کار است.
-در بحث کانونهای مستعد ریزگردها و گردوغبار که اشاره کردید، آیا گزارشی از شناسایی کانونهای جدید مستعد برای گردوغبار ارائه شده است؟
گزارشهایی وجود دارد، اما به نظر من کامل نیست. ما از سازمان محیطزیست خواستیم به عنوان دستگاه متولی این مسئله اطلس کانونهای گردوغبار کشور را احصاء کند. در همین راستا سازمان زمینشناسی یک اطلس به ما ارائه کرد، که کار خوبی است اما صرفاً از منظر زمینشناسی کانونها را مورد بررسی قرار داده است. از آنجا که سازمان محیطزیست گزارش همه بخشهای کشور در این موضوع را جمعآوری میکند، این اطلس را از آنها خواستیم، مکاتبات متعددی هم انجام دادیم و امیدواریم هرچه زودتر این اطلس را به ما ارائه دهند.
-در موضوع گردوغبار هم از منظر کانونهای خارجی منشاء گردوغبار، هم در بحث استفاده از تجارب و امکانات دیگر کشورها، بحث همکاریهای بینالمللی و دیپلماسی گردوغبار مطرح میشود؛ فعالیت و نقش ایران در این حوزه چگونه است؟
با توجه به اینکه حجم زیادی از کانونهای فعال ریزگردهای ما خارجی هستند یا بعضا ممکن است عوامل خارجی باعث وقوع پدیدهها یا طوفانهای گردوغبار با منشاء کانونها داخلی باشد یا به آنها سرعت ببخشد. همکاریهای منطقهای یا بینالمللی و فرامنطقهای از اوجب واجبات است و اینکه همه کشورها، بهویژه آنهایی که به نحوی درگیر خیزش گردوغبار هستند، با هم کار انجام دهند اتفاق بسیار مهم، مثبت و موثری است.
من در تمام اجلاسهای مربوط به حوزه محیط زیست بینالمللی که پارلمانی است، یک نقد ثابت داشتم که از دیدگاه کارشناسی من برمیآید و بدون ترس و با صدای بلند اعلام کردم؛ آن هم اینکه وقتی راجع به حوزه محیط زیست صحبت میکنید، نباید صرفاً به توصیهها و ارائه یک سری راهکارها اکتفا کنیم؛ کار برای محیط زیست زمانبر است و باید عملیاتی شود. جالب اینجاست که این نقد کارشناسی هم شنیده و هم دنبال شده است و هم از ما راهکار خواستند.
درواقع صحبت بنده این بود که شاید کشورها شعارهای رنگارنگ و جذابی در حوزه محیط زیست بدهند، اما عمل کردن و عملیاتی کردن یک مصداق با هم -بدون قائل بودن به هیچ تبعیضی- خیلی بیشتر میتواند پیشبرنده باشد.
برای گردوغبار هم همین مسئله را عنوان کردم و اجلاسیههایی که در حوزه گردوغبار و مسائل محیط زیستی برگزار میشود و در آن صرفاً به ارائه گزارشها و بیانیهها اکتفا میشود را نقد کردم.
در نشست پارلمانی مجمع سیاسی هلسینکی -که از ریشهدارترین نشستهای سیاسی دنیا است و اصولاً نقش میانجیگری در بین کشورهای دنیا دارد- یک کارگروه وجود دارد که در حوزه اقتصاد، انرژی و محیطزیست کار میکند. آنجا من در مورد مسئله گردوغبار به صورت مصداقی صحبت کردم و گفتم برای مدیریت گردوغبار، حداقلترین و بدیهیترین چیزی که نیاز داریم، دیتا (اطلاعات) درست است. در حال حاضر بیشتر دیتا در کشورهای منطقه دیتای ماهوارهای است و برای تصمیمگیری از تحلیل دیتاهای ماهواره استفاده میشود. در حالی که ما برای مدیریت درست گردوغبار نیاز به تحلیل دیتاهای ایستگاههای سنجش زمینی هم داریم تا در وهله اول حداقل بتوانیم جریانهایی که منجر به توفانهای گردوغباری میشوند را بشناسیم.
آنجا گفتم کشور من با وجود اینکه سرسختانهترین تحریمها را تحمل میکند، در منطقه جزو تنهاترین کشورهایی است که هم دیتای سنجش زمینی را تحلیل میکند و هم دیتای ماهوارهای را استخراج و تحلیل میکند.
کشور ایران با وجود تحریمها، ۲۲۰ ایستگاه سنجش گردوغبار دارد، اما در کشورهای همسایه که تحریم هم نیستند به جهت اقتصادی و مالی هم وضعیت خوبی دارند، یا اصلاً ایستگاه سنجش نداریم یا خیلی محدود است.
با این شرایط چرا باید ما جمع شویم در مورد گردو غبار صحبت کنیم، در صورتی که دیتای درست و حتی شناخت درست و کاملی از مسئله نداریم.
من این موضوع را با یک رویکرد نقد محورانه مطرح کردم که مورد پذیرش هم قرار گرفت، لذا پیشنهاد دادم اگر ما قرار است رویکردهای بینالمللی مسئله که «سازگاری» و «کاهش» است را عملی کنیم، باید پدیده را بشناسیم.
-اشاره کردید که نقد شما برای عملیاتیتر شدن اجلاسهای زیست محیطی پذیرفته شد و از شما راهکار خواستند، راهکار شما مصداقاً در موضوع گردوغبار چه بود؟
آنجا گفتم تا زمانی که شناخت ما از مسئله کامل نباشد هر چیزی که در دو محور «سازگاری» و «کاهش» -بهعنوان رویکرد بینالمللی به موضوع- صحبت شود، منجر به شکست خواهد شد و پیشنهاد دادم که در منطقه منا و خلیج فارس -که بزرگترین یا بیشترین توفانهای گردوغباری در این مناطق رخ میدهد- یک مرکز مانیتورینگ یا رصد و پایش گردوغبار را داشته باشیم.
بعد از ارائه این پیشنهاد در آن نشست، من در بازگشت به ایران با دستگاههای مختلف از جمله وزارت امور خارجه، سازمان هواشناسی، سازمان محیط زیست و… صحبت کردم و به نحوی این پیشنهاد چکشکاری شد. در نهایت یک پروپوزال نوشته و ارسال شد.
در ادامه نشستهایی با محوریت جمهوری اسلامی ایران و با حضور حداقل ۳۰ کشور از جمله کشورهای منطقه خلیج فارس و منا، بعلاوه پارلمان اروپا برگزار شد. در نهایت هم این پیشنهاد پس از چندین بار رفت و آمد و برگزاری حدود ۱۰ جلسه وبیناری، تصویب شد.
البته ما به این حد اکتفا نکردیم و پیشنهاد تشکیل یک آژانس پارلمانی گردوغبار را دادیم که مرکز رصد و پایش یکی از کارکردهای آن آژانس باشد، از دیگر کارکردهای آن، حسابرسی مشترک گردوغبار و تدوین قوانین مشترک باشد. یعنی کشورهای عضو با یکدیگر قوانین مشترک -حداقل در یک موضوع- را بنویسیم و کشورها به آن پایبند باشند.
لازم به ذکر است که این پیشنهاد کاملاً پارلمانی است و از ویژگیهای مهم دیپلماسی پارلمانی این است که خیلی پیشبرنده هستند، زیرا نمایندگان منتخب مردم و ملتها با هم صحبت میکنند، حرفها خیلی صریحتر و عملیات سریعتر پیش میرود.
– در حال حاضر این پیشنهاد به کجا رسیده و اساساً دیپلماسی گردوغبار چه ثمراتی برای کشور داشته است داشته است؟
الان محوریت و پیشنهاد کارشناسی شده جمهوری اسلامی در این مسئله تثبیت شده، که این مسئله بسیار مهمی است. حتی در مکاتباتی که از طرف کشورهای اروپایی با رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، آقای دکتر قالیباف انجام شد، این نکته تاکید شده بود که پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران مطرح و بررسی شده است.
همچنین از بنده خواسته شد که به عنوان کارشناس عضو حقیقی کارگروه محیط زیست، اقتصاد و انرژی هلسینکی باشم که برای اولین بار است که یک بانوی ایرانی از منظر جایگاه کارشناسی این عضویت را به دست آورده است.
در ادامه همین مسیر ما موضوع تأسیس آژانس پارلمانی گردوغبار را با جدیت دنبال میکنیم. اواخر مهرماه جاری هم یک نشستی در عمان برگزار خواهد شد. درواقع کشورها سوالاتی راجع به هزینه دایر کردن این آژانس داشتند؛ مدلی که فعلاً ارائه کردیم، مدل پرداخت حق عضویت است؛ البته وزارت امور خارجه سوئیس هم طی یک مکاتبه رسمی آمادگی برای همکاری در این حوزه را اعلام کرده است.
نکته مهم دیگر در بحث دیپلماسی گردوغبار حضور موثر ایران در اجلاس محیط زیست و توسعه پارلمانهای منطقه آسیا- پاسفیک (اپسد) است که مهمترین رویداد محیط زیستی آسیا-پاسفیک و یک رویداد بیانیه محور است و ۴۶ کشور از جمله کشورهای بزرگ اقتصادی دنیا عضو آن هستند؛ خوشبختانه در حضور این ۴۶ کشور، بنده به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران به عنوان نایب رئیس این اجلاس انتخاب شدم.
در بیانیه این اجلاس موارد زیست محیطی مختلفی وجود دارد، اما درباره گردوغبار چیزی وجود نداشت، تنها کشوری که توانست یک ماده به مواد این بیانیه اضافه کند، جمهوری اسلامی ایران بود که این ماده هم ناظر به مدیریت گردوغبار، بهویژه راجع به کمکهایی است که کشورهای دیگر میتوانند به کشورهایی تحت تاثیر گردغبار -و خصوصاً کشورهای تحت تحریم- داشته باشند.
با اینکه مخالفتهای شدیدی با این ماده شد و انرژی زیادی از ما گرفت، اما خوشبختانه در نهایت توانستیم این ماده را در مواد بیانیه بگنجانیم.
برخی کشورهای مخالف ماده یا درکی از تحریم نداشتند یا تحریم سیاسی میدانستند؛ اما ما انها را اقناع کردیم وقتی که یک کشور تحریم میشود، هدف این است که یک فشار اقتصادی به آن کشور وارد شود و این فشار اقتصادی باعث تخریب محیط زیست میشود.
در واقع و در نهایت فقط جمهوری اسلامی ایران بود که توانست یک بند به مواد بیانیه اضافه کرد و فقط جمهوری اسلامی ایران بود که توانست مسئله گردوغبار را آنجا مطرح کند و حتی ویژهتر برای آن راهبرد تعیین کند.
اینها اقداماتی است که ما در سطح پارلمانی در موضوع گردوغبار پیش بردیم.
موضوع دیگر بینالمللی بحث حسابرسی مشترک گردوغبار است که در دست پیگیری است و حتی دیوان محاسبات جمهوری اسلامی ایران دورههای آموزشی مربوط به حسابرسی گردوغبار را برگزار کرده است؛ یعنی این توان فنی و دانشی در کشور هست، منتهی باید همراهی سایر کشورها اتفاق بیفتد.
-در پایان اگر نکته یا توصیهای هست، بفرمایید؛
در حوزه دیپلماسی توصیهام این است که دستگاههای اجرایی کشور هماهنگتر و دقیقتر همکاری کنند، زیرا عدم دقت دستگاههای اجرایی در حوزه دیپلماسی نهایتا میتواند به ضرر کشور تمام شود./
پایان پیام