اخبار مهمکمیسیون سیاسی

برای امنیت عراق هزینه دادیم اما بهره اقتصادی نبردیم

آستان بهارستان؛ شهریار حیدری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با انتقاد از عملکرد مسوولین در تقویت دیپلماسی اقتصادی خصوصا با کشورهای همسایه معتقد است که نتوانستیم نسبت به هزینه‌هایی که در ایجاد امنیت عراق و سوریه پرداختیم، بهره اقتصادی ببریم.

برای امنیت عراق هزینه دادیم اما بهره اقتصادی نبردیم

شهریار حیدری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس

حیدری در بخش دیگری از این گفت و گو  با بیان اینکه با بازگشایی سفارت خانه های ایران و عربستان، رابطه مورد انتظار در حال تحقق است، حادثه سفارت عربستان را در مخدوش کردن رابطه دو کشور موثر دانست و تاکید کرد که این حادثه ولو اگر پشتوانه سیاسی داشته باشد مورد نقد است و باید به عنوان عبرت تاریخی از آن یاد شود.

این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس درادامه این گفت و گو در خصوص ورود اتباع افغانستانی به ایران هم اظهار کرد که طی بازدید و بررسی‌هایی که از اردوگاه عسگر آباد ورامین داشتیم مشخص شد که مثلا در طول روز ۷۰۰ نفر از اتباع، ساماندهی و از مرز خارج می شوند و روز بعد ۲۰۰۰ نفر وارد کشور می شوند بنابراین مرزهای ما باید هوشمند شود و حکومت افغانستان را باید متقاعد کنیم، برای اتباعی که به این کشور باز می گردند، مشکلی ایجاد نکنند.

متن گفت و گو با شهریار حیدری را در ادامه می‌خوانید:

تقویت دیپلماسی منطقه‌ای یکی از موضوعات مهمی است که همواره مورد تاکید قرار می گیرد و بسیاری از کارشناسان این حوزه معتقد هستند که بیشتر ظرفیت دیپلماسی کشور باید در حوزه همسایگی صرف شود؛ یکی از این کشورها، عراق است که به دلیل قرابت های فرهنگی و دینی بسیار مورد توجه قرار دارد؛ سطح روابط ایران با عراق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

روابط ایران با عراق متفاوت از دیگر کشورها است؛ اول اینکه امنیت عراق برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت زیادی دارد که برای آن هم بسیار تلاش کرد؛ دوم اینکه طولانی ترین مرز ایران، با کشور عراق است و همچنین نزدیکترین مرز ما با سوریه و به دنبال آن،  دریای مدیترانه، از کشور عراق می گذرد؛ بنابراین سطح روابط از نظر سیاسی و امنیتی خوب است ولی از نظر دیپلماسی و اقتصادی بسیار ضعیف است و ضعف‌های موجود باعث شده است که حتی از ۵۰ درصد ظرفیت‌های دو کشور هم استفاده نشود. کشوری مثل عربستان که با عراق اختلافات ریشه ای دارد، یک مرز به نام «عرعر» با این کشور باز کرده است و به دنبال این است که دو مرز دیگر در کربلا و نجف ایجاد کند. ترکیه هم با یک مرز ابراهیم خلیل، به اندازه ۱۰ مرز ما با عراق تبادل اقتصادی دارد.

بنابر صحبت های شما، ایران یا بازارهای همسایه را یا از دست داده و یا اقدام مثبتی در این خصوص انجام نداده است. دلیل این رفتار منفعلانه از سوی ایران چیست؟

در نظام اداری ما کسانی که بر این روابط اثرگذار بودند، روابط خوب و پویا را تبدیل به روابط ضعیف کردند؛ ولی چون نهاد ارزیابی کننده و بررسی کننده‌ای نداریم، لذا کسی مسوولیت آن را نمی پذیرد ولی به صورت کلی دستگاه دیپلماسی و تیم اقتصادی دولت متولی این امورات است و اگر جایگاه اقتصادی داشته باشیم، رابطه ای استراتژیک با هر کشوری می توانیم برقرار کنیم اما چون پایه اقتصادی ما ضعیف است، روابط سیاسی کشور هم کم کم ضعیف تر می‌شود.

در بازسازی عراق با اینکه خود این کشور تمایل داشت حضور پررنگ تری داشته باشیم، اما به دلیل کم کاری ها و بی مدیریتی‌ها این امر محقق نشد. ما نیازمند یک رابطه و تعریف استراتژیک از عراق داریم اما همه مولفه های ما با عراق در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، به صورت موقتی تعریف شده است.

در مجلس و خصوصا کمیسیون امنیت ملی برنامه ای برای این کار صورت گرفته است که برنامه ثابتی برای دیپلماسی دو کشور وجود داشته باشد؟ چراکه رابطه دو کشور بیشتر در حوزه مذهبی بوده که این امر هم روند ثابتی ندارد و همواره دستخوش تغییر است.

مجلس آنچه که در ارتباط با عراق ضرورت داشته را انجام داده است ولی دولت ها عملکرد خوبی نداشتند. مولفه‌های فرهنگی و مذهبی، می تواند به عنوان پایه توسعه روابط باشد و یا اقلیم کردستان همواره رابطه خوبی با ایران داشته و حتی در جنگ تحمیلی، علیه رژیم بعث عراق مشارکت کرد اما از این ظرفیت ها استفاده خوبی نکردیم درحالی که اگر چین یکی از این مولفه های مشترک را با عراق  داشت، مطمئن باشید الان بازار عراق در اختیار چینی‌ها بود.

وزیر خارجه عراق، اخیرا در اظهاراتی اعلام کرده که «مایل به همکاری با ایران هستند، اما دخالت را نمی‌پذیرند» نظر شما در خصوص این نگاه عراق چیست و آیا تاثیری در روابط دو کشور ایجاد خواهد کرد؟

ایران کاری بدون اجازه دولت عراق انجام نداده است و مثلا در جنگ با داعش، همیشه به دعوت حاکمیت عراق وارد عمل شد؛ همانطور که بالاترین مقام نظامی یک کشور در حوزه برون مرزی، یعنی«حاج قاسم سلیمانی» جان خود را برای امنیت عراق و سوریه فدا کرد که سند حقانیت جمهوری اسلامی ایران در قبال امنیت همسایگان است.

اما در عین حال باید گفت که دولت عراق هنوز تحت تاثیر لابی های آمریکایی قرار دارد و بخش کوچکی از بدنه دولت عراق که بازماندگان حزب بعث در قدرت هستند، با جمهوری اسلامی ایران رابطه خوبی ندارد و بعضا با تاکید مقامات آمریکایی مواضعی را اتخاذ می کنند.

آینده روابط دو کشور را چطور پیش بینی می کنید؟

بستگی به قدرت دیپلماسی ما دارد؛ زیرا وقتی ما ضعیف عمل می کنیم، کس دیگری مقصر نیست؛ زیرا عراق تا ۵۰ سال دیگر نیازمند تکنولوژی و خدمات فنی مهندسی و بازسازی تمام ناوگان صنعت و تجارت است.

در صحبت های خود اشاره به حضور عربستان در عراق داشتید. عربستان هم یکی از قدرت های منطقه‌ای است که روابط ایران با این کشور خصوصا بعد از اعدام شیخ نمر و حادثه سفارت این کشور در ایران، دستخوش تغییراتی شد که البته این روابط سرد، اخیرا دستخوش تحولاتی شده و مقامات دو کشور به میزبانی عراق جلساتی با یکدیگر داشته اند. روند تنش زدایی ایران و عربستان را چگونه ارزیابی می کنید؟

همواره یک بخش از سیاست های حاکمیتی عربستان به دلیل عدم برخورداری از ثبات سیاسی، در خارج از مرزهای این کشور تعریف می‌شود؛ بنابراین نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در عربستان زیاد است. این کشور تلاش می کند به قطب کشورهای عربی تبدیل شود و لذا همواره روابط خصمانه با برخی از کشورهای منطقه و عربی دارد. قبل از انقلاب وقتی با پیشنهاد رئیس جمهور وقت آمریکا، بحث موازنه قوا مطرح شد، یعنی ایران و عربستان هر کدام در یک کفه ترازو قرار گرفتند اما تشکیل شورای همکاری خلیج فارس مبنای اختلاف بین دو کشور بود. عربستان به دنبال این بود که از شورای همکاری خلیج فارس سو استفاده کرده و خود را به عنوان قطب منطقه مطرح کند اما در این زمینه موفق نبود.

تاکید ایران همواره بر حفظ رابطه با کشورهای همسایه از جمله عربستان و امنیت منطقه‌ای است. زیرا امنیت در حوزه منطقه با همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس تعریف می‌شود؛ بنابراین نیازمند این است که با فعالیت دستگاه دیپلماسی، اختلافات دو کشور ترمیم شود و از دو سال گذشته اقدامات دیپلماسی به میزبانی عراق انجام شده است و من فکر می کنم این روابط با پذیرفتن زائران ایرانی در حال بهبود است و امیدواریم در آینده با پذیرش زائرین حج عمره بهتر هم شود.

تاثیر لابی های صهیونیستی در عدم به نتیجه رسیدن برجام

روابط ایران و عربستان تحت تاثیر مذاکرات وین قرار گرفته و عربستان منتظر نتیجه مذاکرات است اما فارغ از این مساله که هنوز مشخص نیست، آیا می توان به نتیجه مذاکرات ایران و عربستان خوشبین بود؟

رژیم صهیونیستی و عربستان در نتیجه گیری برجام اثرگذار بودند و یکی از موانع اصلی به نتیجه نرسیدن برجام، همین لابی های صهیونیستی است که آمریکا از آن متاثر است؛ اما عربستان نیازمند تعامل بین المللی در سطح منطقه دارد و به این نتیجه هم تا حدودی رسیده است که رابطه اش با آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی تواند خیلی عمیق باشد. بنابراین ایران و عربستان به نقاط مشترکی رسیده‌اند و با بازگشایی سفارت خانه های دو کشور، رابطه مورد انتظار در حال تحقق است.

ارزیابی شما از سفری که بایدن به عربستان خواهد داشت چیست؟

آمریکا برای کنترل چین نیاز دارد به عربستان نزدیک شود؛ چون بخش عمده انرژی دنیا از خلیج فارس تامین می شود؛ لذا تلاش این کشورها برای نفوذ بیشتر در منطقه است؛ بنابراین آمریکا هم به دنبال این است که رابطه قوی تر با عربستان داشته باشد تا نفوذ سنتی و رابطه فیزیکی در منطقه، به واسطه ارتباط با عربستان کمرنگ تر شود.

آنچه که رابطه با عربستان را بیشتر مخدوش کرد تفکرات حاکم در داخل بود و در خصوص حادثه سفارت عربستان، با کمی عقلانیت می شد جلوی این اتفاق را گرفت؛ به نظر شما در داخل باید چه اقدامی صورت می‌گرفت تا شاهد چنین اقداماتی که تبعات بسیاری هم به دنبال دارد، نباشیم؟

ما در حد محکوم کردن و درخواست از نهادهای بین المللی برای محکوم کردن اقدام عربستان برای اعدام شیخ نمر، ورود کرده بودیم اما در همین حین افرادی به سفارت عربستان که خاک این کشور محسوب می‌شود تعرض کردند که در مخدوش کردن این رابطه اثرگذار بود؛ اما این حادثه ولو اگر پشتوانه سیاسی داشته باشد، مورد نقد است و باید به عنوان عبرت تاریخی از آن یاد شود.

در سوی دیگر کشور ایران، حکومت طالبان در افغانستان روی کار آمده است که ایران هم از این تغییر حکومت بی نسیب نمانده و شاهد حضور گسترده مهاجرین افغان در ایران هستیم. عملکرد جمهوری اسلامی ایران در خصوص مهاجرین افغان را چگونه ارزیابی می کنید؟

ثبات سیاسی در افغانستان وجود ندارد و حاکمیت طالبان هم در معرض تغییر است چراکه با خواست مردم روی کار نیامد؛ اما هر حاکمیتی در افغانستان روی کار بیاید ایران باید به دلیل دغدغه تردد، امنیت و اتباع، با این حکومت رابطه داشته باشد.

دو نکته در رابطه با مهاجرین افغان مورد تاکید است؛ نگاه اول اینکه همسایه هستیم و میزبانی خوبی از اتباع داریم و آنها هم در بخش کارگری و تولید ثروت کمک‌های زیادی به کشور کردند؛ اما منابع استراتژیک کشور مثل گندم، دارو و نهاده های دامی که برای جمعیت ۸۲ میلیونی پیش بینی شده است، با اضافه شدن یکباره ۳ میلیون نفر به آن، اثرگذار خواهد بود. مهمتر اینکه اگر بخشی از آنها بخواهند تحت تاثیر داعش خرابکاری هایی در کشور ایجاد کنند، قطعا مشکلاتی گریبان گیر ایران خواهد شد! لذا از نظر امنیتی نیاز به ساماندهی این اتباع داریم اما فقط بخش کوچکی از آنها دارای کارت سبز هستند.

در طول روز ۷۰۰ نفر از اتباع، ساماندهی و از مرز خارج می شوند و روز بعد ۲۰۰۰ نفر وارد کشور می شوند

طی بازدید و بررسی‌هایی که از اردوگاه عسگر آباد ورامین داشتیم مشخص شد که مثلا در طول یک روز ۷۰۰ نفر از اتباع، ساماندهی و از مرز خارج می شوند و روز بعد ۲۰۰۰ نفر وارد کشور می شوند؛ بنابراین مرزهای ما باید هوشمند شود و حکومت افغانستان را باید متقاعد کنیم برای اتباعی که به این کشور باز می گردند، مشکلی ایجاد نکنند زیرا در بازدیدی که از اردوگاه داشتیم شخصی فریاد می زد که اگر به افغانستان بازگردد توسط طالبان کشته می شود و ما به عنوان کشور مسلمان خواهان ایجاد چنین مشکلاتی برای مردم بی گناه افغانستان نیستیم.

همچنین بخشی از اتباع افغانستانی به دلیل مشکلات اقتصادی وارد کشور ما شدند و کشت اکثریت کشاورزی افغانستان، خشخاش است درحالی که زمانی قرار شد نهادهای بین المللی برای کشت جایگزین به افغانستان کمک کنند که شاهد این امر هم نبودیم.

هر چه قدرت طالبان بیشتر شود نفوذ آنها در خاک ایران بیشتر خواهد شد

سقوط دولت در افغانستان مشخص بود و ورود مهاجرین به ایران هم به تبع صورت می گرفت اما برنامه ای برای وضعیت موج مهاجرین افغانستانی تعریف نشد؛ الان دولت و مجلس جه برنامه ای باید برای این وضعیت ارائه دهند تا مشکلات احتمالی که چند موردی را هم در ضرب و شتم و یا حمله به هموطنان ایرانی شاهد بودیم، دوباره تکرار نشود؟

کشورهای خارجی مثل ترکیه به مهاجرین می گویند ۴۵۰ هزار دلار بیاورید و اقامات بگیرید که این اتباع تحت کنترل کشور میزبان هم قرار می گیرند اما ما برای اتباع افغانی سازوکاری تعریف نکردیم. ما شاهد قدرت نمایی جریان های سازمان یافته آنها در ایران هستیم و این خطرات را هم در کمیسیون امنیت ملی اعلام کردیم. عده ای از مسوولین وقتی مهمان کمیسیون امنیت ملی بودند، می گفتند الحمدلله طالبان پیروز شد اما من در جواب آنها گفتم که پیروزی طالبان، شروع بدبختی ما است! زیرا هر چه قدرت طالبان بیشتر شود نفوذ آنها در خاک ایران بیشتر خواهد شد و من معتقدم طالبان در زیر سایه و چتر امنیت آمریکا سازمان یافته و افغانستان را تصاحب کرد.

زمانی که داعش در سوریه و عراق شکست نظامی خورد، آمریکا از طریق هلی برد بدنه عملیاتی داعش را به افغانستان منتقل کرد که قطعا هدف آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت های مالی عربستان، بحرین و امارات متحده، همه در جهت ناامن کردن ایران و یا قطع رابطه ایران با افغانستان بود. الان هم داعش نیروی تربیت شده کاملا فنی، نظامی، عملیاتی و اطلاعاتی دارد که در شکل گیری ناامنی اثرگذار است.

ایران هنوز حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است اما با این حکومت ارتباط داشته و بعضا شاهد رفت و آمد مقامات طالبان به ایران و بالعکس سفر مقامات ایران به افغانستان برای حل مشکلات از جمله حق آبه رود هیرمند هستیم. این روابط آیا به معنای به رسمیت شناختن طالبان نیست و با چه اهدافی انجام می‌شود؟

هر حکومتی که توسط مردم افغانستان پذیرفته شود، برای ما قابل احترام و مشروع است؛ با طالبان هم ناچاریم در حد کشور همسایه ارتباط داشته باشیم ولی چون طالبان از راه انتخابات قدرت نگرفت، لذا آن را به عنوان حکومت می شناسیم. رابطه ما به طالبان متفاوت از کشورهای دیگر است زیرا مرز مشترک طولانی با این کشور داریم که ظرفیتی برای ما محسوب می شود و از نظر فرهنگی، مذهبی و زبانی، مشترکاتی با این کشور داریم؛ بنابراین ناچار به همکاری با هر حکومتی هستیم که در این کشور شکل بگیرد. حق آبه هیرمند هم سند مشترک ایران و افغانستان است و با تغییر حکومت ها نباید این سند زیر سوال برود.

نیازمند بازنگری در بُعد استراتژیک کشور هستیم

توفیقی در ساماندهی و استفاده از ظرفیت های افغانستان نداشتیم از سوی دیگر در خصوص سرمایه گذاری در عراق هم موفق نبودیم و ارتباطمان با عربستان هم به دلیل اشتباهات استراتژیک دچار خدشه شده است. ایران باید چه سیاست هایی را برای اصلاح این امور اتخاذ کند؟

برای استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه، نیازمند بازنگری در بُعد استراتژیک هستیم البته قرار نیست در امنیت کشورها مثل عراق هزینه بدهیم و امثال حاج قاسم سلیمانی شهید شوند، اما ترکیه بیشترین سطح روابط دیپلماتیک را با این کشورها داشته باشد! این مسایل نشان می دهد که نتوانستیم نسبت به هزینه‌هایی که در ایجاد امنیت منطقه پرداختیم، بهره اقتصادی ببریم. همه می دانند عمق استراتژیک یک کشور، در پایگاه های اقتصادی و فرهنگی است که متاسفانه ما در این دو مورد عملکرد ضعیفی داشتیم؛ اما در حوزه نظامی اگر بخواهند ناامنی ایجاد کنند ایران توان کنترل آنها را دارد.

هیچ کشوری مثل ایران برای تامین امنیت سوریه و عراق تلاش نکرد

ایران برای امنیت سوریه هم حضور پررنگی داشت اما بعد از تثبیت دولت، انتظاری که ما از این کشور داشتیم، برآورده نشد و روابط دو کشور بیشتر در حد مراودات مذهبی بود. علت را در چه می‌دانید؟

طی سال های قبل و بعد از انقلاب، رابطه خوبی با سوریه داشتیم. نگاه مشترک ما به رژیم صهیونیستی، ملت مظلوم فلسطین و مباحث بین المللی باعث شده که سوریه خود را به ایران نزدیک تر ببیند. سوریه در دوران جنگ، از ایران حمایت کرد و بخشی از منابع نظامی ما را تامین می کرد؛ بنابراین ما بر اساس آن رابطه استراتژیک به امنیت سوریه کمک می‌کردیم. جوانان بسیاری برای امنیت سوریه و عراق شهید شدند و هیچ کشوری مثل ایران برای تامین امنیت این کشورها تلاش نکرد اما همانطور که گفتم بهره‌ای از این کشور نبردیم و امیداریم عراق درس عبرتی باشد که در مورد سوریه اینگونه منفعل نباشیم.

رابطه ایران با ترکیه هم مدتی است که دچار چالش شده است که بخشی از این چالش ها یا به خاطر حضور در سوریه و عراق بوده و یا مراودات سیاسی و اقتصادی دو کشور دستخوش تغییراتی شده است. نظرتان در این خصوص چیست؟

منافع ملی ترکیه اهمیت زیادی برای این کشور دارد و هر جا که منافع ملی اش تامین و منجر به خلق ثروت و قدرت شود، سیاست های خود را تغییر می‌دهد. یک روز رابطه اش را با رژیم صهیونیستی بر هم می‌زند و روز بعد که منافعش به خطر می‌افتد، به دنبال تقویت آن می‌رود؛ یک روز برای تقویت رابطه‌اش با روسیه، ارتباطاتش را با کشورهای غربی کمرنگ می کند، روز دیگر بر علیه روسیه مشارکت می‌کند. در جنگ قره باغ هم حضوری فعال داشت زیرا منافع خود را در آن می دید و حاضر بود رابطه‌اش با ارمنستان تضعیف شود اما همان میزان ارتباطی هم که با ارمنستان داشت را حفظ کرد؛ بنابراین در اقتصاد سرمایه گذاری، تفاوت عمده ای بین ما و ترکیه وجود دارد، دولت ترکیه بدون روند پیچیده، اقدام به جذب توریسم و سرمایه گذار می کند که این کشور را از بحران نجات داده است؛

سرمایه گذاران خارجی رفاه را برای مردم ترکیه به ارمغان آورده اند

همچنین صدها ایرانی در ترکیه سرمایه گذاری کردند که این سرمایه‌های ایرانی و خارجی باعث خلق ثروت و ایجاد اشتغال و رفاه برای مردم این کشور شده است؛ ترکیه نفت و گاز ندارد ولی از ظرفیت گردشگری و سرمایه گذاری خوب استفاده کرده است و هزینه سنگینی در حوزه گردشگری نمی دهد بر عکس ما که اگر ۱۰۰ تومان در حوزه نفت درآمد داشته باشیم، ۵۰ تومان آن صرف هزینه می‌شود؛ ترکیه با یک پدیده قومی مواجه است که این کشور را درگیر کرده است اما به دلیل کارکردهای اقتصادی دولت در حوزه گردشگری و جذب سرمایه اقتصادی، به این ضعف های امنیتی پوشش داده است.

رابطه ما با ترکیه رابطه پایدار است اما اختلافاتی با یکدیگر داریم؛ به عنوان نمونه ترکیه در جنگ آذربایجان و ارمنستان، از داعش بهره‌گیری و پای رژیم صهیونیستی را به منظقه باز کرد که این اختلاف نظرها باعث شده سطح روابط دیپلماتیک ایران و ترکیه در حد قابل قبول نباشد. در تحریم هم با ما همکاری ندارد و اگر بفهمد که با تحریم جمهوری اسلامی ایران، اقتصادش تقویت می شود مطمئنا با غرب همراهی می کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا