اخبار پوششی و تولیدی قماخبار قماخبار مهم

شهدای غواص لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب(ع) قم غریب واقع شدند

دکتر علی محمدی استاد دانشگاه

آستان بهارستان؛ درحالی کنگره ملی ۶۰۹۰ شهید استان قم برگزار می شود که هیچ یادی از شهدای غواص گردان کوثر لشکر ۱۷علی بن ابی طالب(ع) در دفاع مقدس نشد؛ آنان که در دل سیاهی شب و برای کشورمان عاشقانه جنگیدند.

به گزارش خبرنگار آستان بهارستان؛ پس از رسیدن روز موعود لباس های غواصی را پوشیدیم. طبق رسم عملیات های قبلی همدیگر را در آغوش گرفتیم و آخرین لحظه های با هم بودن را می گذراندیم.

دراین خداحافظی به قول بچه های جبهه، فلق ها بیشتر شده بودند. درحالی که همه غواص ها کوله های خود را تحویل داده و سوار ماشین می شدند تا سریع به منطقه عملیاتی شلمچه و عملیات کربلای چهار برسند، علی با عجله آمد و اورکتی که در دستش بود را به من داد؛ گفتم این چیه؟ گفت یادگاری از طرف من. گفتم باشه فردا که هوا سرد میشه میدم بپوشی. گفت این آخرین دیدار ماست.

به شوخی هل دادمش و گفتم این چه حرفیه می زنی؟ تو همیشه موقع عملیات این رو میگی. گفت این بار حتمی هست.

گفتم تو رو خدا مواظب خودت باش؛ تو پدر نداری و فرزند بزرگ خانواده ای مادرت از قصه می میره. گفت خدای اون هم بزرگه.

دقایق آخر بود؛ خیلی حرفش رو جدی نگرفتم تا نگاهم به دستانش افتاد. گفتم توکه هیچ وقت موقع عملیات حنا نمی بستی! گفت حالا فهمیدی که این آخرین دیدار ماست؟ تنم لرزید.

درهمین حال در اون تاریکی و ظلمات شب سوار نفربرها شدیم. به صحبت های علی فکر می کردم. چند ساعته به منطقه عملیات رسیدیم.

پس از رسیدن ما زمین و زمان زیر آتش قرارگرفت. بچه ها قبل از ورود به آب های اروند زیر آتش سنگین دشمن در باتلاق های ورودی در تله مین و سیم خاردارها گیر کرده بودند. دشمن بر ما مسلط بود.

دراین هنگام هرکس یک ذکر یا دعایی را با خود زمزمه می کرد. وقتی منورهای دشمن روشن می شد عراقی ها با فاصله حدود ۱۰۰ متری ما مشخص می شدند.

داشتند از بالا با تک تیراندازشان بچه ها را می زدند. دراین هنگام «علی بابا یوسفی» از زمین بلند شد و به حالت هجومی تیربار رو به سوی عراقی ها گرفت و شلیک کرد و تعداد زیادی از اون ها رو به درک فرستاد. هرچقدر سعی کردیم در حالت درازکش علی را بخوابانیم فایده ای نداشت.

عراقی ها با غناصه علی را هدف قرار دادند اما اون ایستاد و گلوله خورد تا زمانی که تحملش تمام شد و آهی کشید و به زمین افتاد.

غرق خون بود. نمی شد جلوی خونریزی را گرفت تا اینکه پس از لحظاتی، سرافرازانه پرواز کرد و به آرزوی دیرینه اش رسید.

دوست داشتیم می مردیم تا سپیده صبح عملیات کربلای چهار شاهد جنازه های دوستان مان در لباس غواصی روی زمین نبودیم.

همرزمان غواص گردان کوثر در کربلای چهار؛ بگویید و بنویسید بر رزمندگان و شیرمردان در آن شب کذائی در اروندرود وحشی که سال ها جوانانمان را در خود جای داد چه گذشت.

فقط خدایا می داند در دل تاریکی آن شب چه گذشت؛ من آن شب روضه شب عاشورا را درک کردم آنجایی که همه می دانستند که امشب شب آخر عمرشان است اما امام زمان خود را تنها نگذاشتند.

داغ هایی را که ما را می سوزاند فراموش نمی کنیم.

یادشان گرامی، راهشان پر رهرو باد.

علی محمدی جا مانده از این راه ماندگار

***

عملیات کربلای چهار در سوم دیماه سال ۶۵، با نقش آفرینی گردانهایی از جمله گردان غواص و گردان کوثر از لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب(ع) انجام شد و مقدمه ای برای فتوحات بزرگ سپاه اسلام درعملیات کربلای پنج گردید.

موقعیت آبی خاکی منطقه سبب شد که اجساد مطهر شهدای غواص، پس از گذشت سال ها دراین منطقه تفحص شد.

یاد وخاطره شهدای بزرگوار عملیات کربلای چهار بخصوص سردار شهید حاج اکبر خردپیشه شیرازی فرمانده یگان دریایی لشکر ۱۷ را گرامی می داریم.

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. یکی ازشهدای غواص گردان کوثررضاتاروردی بود که بعداز ختم ومراسمات بعدها زنده ازکاردرآمد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا